معنی باریٔ - لغت نامه دهخدا
معنی باریٔ
- باریٔ
(رِءْ) - مرکّب از: برء، خالق. (اقرب الموارد) (فرهنگ نظام) (دمزن)، پروردگار. رب. اﷲ. خدا. ایزد. یزدان: هواﷲ الخالق الباری ٔ، اوست خدای آفرینندۀ پدید آورنده. (قرآن 24/59)، فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم ذلکم خیرلکم عند بارئکم، پس بازگشت کنید بسوی پروردگارتان پس بکشید خودتان را بهتر است برای شما نزد آفریدگار شما. (قرآن 54/2)،
لغت نامه دهخدا