جدول جو
جدول جو

معنی دیکقوز - جستجوی لغت در جدول جو

دیکقوز
دیکنقوز، دنقوز، مولی شمس الدین احمد که در قرن نهم هجری میزیسته مدرس مدرسه سلطان بایزیدخان در شهر بروسا، او راست شرح تصریف احمد بن علی بن مسعود شیروانی و حواشی بر شرح آداب البحث، (از معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیکوز
تصویر تیکوز
کشک، ماده ای جامد یا مایع از انواع لبنیات که از جوشاندن دوغ تهیه می شود، کتخ، پینو، قروت، پینوک، کتغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیروز
تصویر دیروز
روز گذشته، روز پیش، روز پیش از امروز، دینه
فرهنگ فارسی عمید
اسم ترکی خنزیر است، خوک
لغت نامه دهخدا
(طَ بَ زَ)
مقابل زودسوز، که زود به آتش تباه نشود، آنکه آتش آن مدتی مدید ماند: هیزم طاغ دیرسوز است، چوب بیددیر سوز است، چوب سنجد دیرسوز است، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
کشک باشد و آن را پینو نیز گویند وبه ترکی قروت خوانند، (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج)، کشک و قروت را گویند، (برهان)، تیگوز، کشک و پینو، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ظاهراً به معنی پیشکش و هدیه است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
جیمز، نویسنده و محقق معروف. وی از پدر و مادری یهودی در یکی از نواحی آلزاس بدنیا آمد. تولد او در سال 1849 میلادی بود و نام خانوادگی او از موطن اصلی این خانواده یعنی دارمشتات گرفته شده است. جیمز تحصیلات خود را در پاریس بپایان رساند و در سال 1875 میلادی کتابی در بارۀ اساطیر زند اوستا منتشر کرد. و سپس در سال 1877 میلادی معلم این رشته گردید و مطالعات خود را ادامه داد. در 1883 میلادی کتاب دیگری درباره ایران نوشت و ده سال پس از آن ترجمه کاملی از زند اوستا را با تفسیر و توضیح کافی منتشر کرد. این کتاب در سه جلد بین 1892 و 1893 م. انتشار یافته است. در سال 1885 میلادی جیمز دارمستتر استاد کلژدوفرانس گردید و برای جمعآوری و ترجمه ترانه های محلی و نگارش رساله ای درباره زبان و فرهنگ افغانستان به آن سامان فرستاده شد. و در بازگشت رساله ای دراین باره انتشار داد و همچنان در مطالعه و تحقیق بود تا در 19 اکتبر سال 1894 میلادی بسن 45 سالگی درگذشت. جیمز دارمستتر با زنی بنام آ. ماری. ف. روبینسن ازدواج کرد و تا پایان زندگی با او میزیست. (اقتباس از دایرهالمعارف بریتانیا)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
گرسنگی سخت که دردسر آورد. (منتهی الارب). یقال: جوع دیقوع، گرسنگی سخت. (مهذب الاسماء) : جوع ادقع و دیقوع و درقوع و یرقوع، گرسنگی سخت. (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
روز گذشته، (آنندراج)، روز پیش از امروز، دی، امس، خلاف فردا، روز قبل از روزی که در آن باشند
لغت نامه دهخدا
دیکقوز. او راست: شرحی بر مراح الارواح تألیف احمد بن علی مسعود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دیروز
تصویر دیروز
روز پیش از امروز، خلاف فردا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میکوز
تصویر میکوز
فرانسوی غارچزدگی از بیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیکوز
تصویر تیکوز
کشک
فرهنگ فارسی معین
خوشبخت، رستگار، سعادتمند، سعید
متضاد: سیه روز
فرهنگ واژه مترادف متضاد