معنی تیکوز - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تیکوز
تیکوز
تیکوز
کَشک، ماده ای جامد یا مایع از انواع لبنیات که از جوشاندن دوغ تهیه می شود، کَتَخ، پینو، قُروت، پینوک، کَتَغ
فرهنگ فارسی عمید
تیکوز
تیکوز
کشک باشد و آن را پینو نیز گویند وبه ترکی قروت خوانند، (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج)، کشک و قروت را گویند، (برهان)، تیگوز، کشک و پینو، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تیکوت
تیکوت
صمغ درخت افربیون که آنرا لبانه مغربیه نیز گویند. توضیح در بعضی کتب تاکوت را بصورت تیکوت هم ذکر کرده اند و در برهان بصورت تاکوب آمده است
فرهنگ لغت هوشیار
تکوز
تکوز
گرد آمدن قوم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.