جدول جو
جدول جو

معنی دیوگیری - جستجوی لغت در جدول جو

دیوگیری(وْ)
عمل و صفت دیوگیر. رجوع به دیوگیر شود،
{{صفت نسبی}} نوعی از قماش باشد که در دیوگیر (شهر) می بافند که آن دولت آباد است. (برهان) (آنندراج). منسوب به شهر دیوگیر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
مانع وقوع امری شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
جلوگیری، در پزشکی هر نوع اقدامی که طبیب یا مامور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام بدهد
فرهنگ فارسی عمید
واحد اندازه گیری انکسار نور و تحدب و تقعر عدسی که عکس فاصلۀ کانونی بر حسب متر است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیوسیرت
تصویر دیوسیرت
دیوسرشت، بدنهاد، بدطینت، بدروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستگیری
تصویر دستگیری
دست کسی را گرفتن و به او کمک کردن، کمک، یاری، مدد، گرفتار ساختن و اسیر کردن کسی
فرهنگ فارسی عمید
(وْ)
نام شهری است در ملک دکن و در این زمان به دولت آباد شهرت دارد. (برهان) (از غیاث) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دستگیری
تصویر دستگیری
گرفتن دست کسی به اعانت، دستیاری، کمک، یاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو گیر
تصویر دیو گیر
آنکه دیو را مغلوب سازد دیو بند، کسی که او را جن گرفته باشد مصروع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوپتری
تصویر دیوپتری
واحد اندازه گیری انکسار نور و تحدب و تقعر عدسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو گیری
تصویر دیو گیری
منسوب به دیو گیر، نوعی قماش که در دیو گیر بافند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
پیشگیری پهرج منع ممانعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
جلوگیری، دفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی گیری
تصویر پی گیری
تعقیب، مداومت، اصرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
ممانعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستگیری
تصویر دستگیری
کمک، اعانت، اسیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پی گیری
تصویر پی گیری
تعقیب، دنبال، ادامه دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
جلوگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستگیری
تصویر دستگیری
توقیف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
پیشگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
تحریم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
Forestallment, Prevention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prévention
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prevención
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
pencegahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
การป้องกัน , การป้องกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
voorkoming, preventie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
zapobieganie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prevenzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prevenção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
阻止 , 预防
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
запобігання , профілактика
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
Verhinderung, Prävention
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
предотвращение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
प्रतिषेध , रोकथाम
دیکشنری فارسی به هندی