- دیت
- دیه
معنی دیت - جستجوی لغت در جدول جو
- دیت ((دِ یَ))
- دیه
- دیت
- دیه، مالی که ضارب یا قاتل باید به شخص آسیب دیده یا وارث او بدهد، خون بها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویرایش
جای خشک و بی نبات
مخالفت، عداوت، دشمنی
سعی، کوشش، پشت کار، کنایه از پافشاری
مخالفت، عداوت
آنچه از مال برای رهایی خود یا دیگری دهند بدل یا عوضی است که مکلف بدان از مکروهی که بوی متوجه است رهایی یابد سربها، جمع فدی فدیات
تقدیمی، پیشکشی
((فِ یَ))
فرهنگ فارسی معین
فدیه، آن چه که نثار می شود، مالی یا چیزی را برای رهایی خود یا دیگری دادن، سربها، آن چه اسیران برای رهایی خود دهند، فدیت
ویرایش، تصحیح متن به لحاظ رسم الخط، جمله بندی، محتوا و مانند آن
Primness, Seriousness
чопорность , серьезность
Steifheit, Ernsthaftigkeit
чепурність , серйозність
sztywność, powaga
古板 , 严肃性
rigidez, seriedade
seriosità, serietà
seriedad
rigidité, sérieux
stijfheid, ernst
ความเคร่งครัด , ความจริงจัง
kekakuan, keseriusan
تصنّعٌ , جدّيّةٌ
कठोरता , गंभीरता
קְפִדָנוּת , רְצִינוּת
きちんとした態度 , 真剣さ
격식 있음 , 진지함
resmiyet, ciddiyet
ukali, uzito