یکی از اقسام میزان ساده است. میزان دو ضربی بواسطۀ کسر 34 تعیین شده و نشان می دهد که میزان باید از نوت یا سکوتهایی ترکیب شود که مجموع کشش آن بیش از دو ضرب نباشد مثلاً یک سفید یا دو سیاه یا یک سیاه و دوچنگ یا دو چنگ و یک سکوت سیاه و غیره. (از فرهنگ فارسی معین)
یکی از اقسام میزان ساده است. میزان دو ضربی بواسطۀ کسر 34 تعیین شده و نشان می دهد که میزان باید از نوت یا سکوتهایی ترکیب شود که مجموع کشش آن بیش از دو ضرب نباشد مثلاً یک سفید یا دو سیاه یا یک سیاه و دوچنگ یا دو چنگ و یک سکوت سیاه و غیره. (از فرهنگ فارسی معین)
دوسرا. دوجهان. دودنیا. دوعالم. دوگیتی. (آنندراج). دنیا و آخرت. (یادداشت مؤلف) : خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دوسرای. فردوسی. رجوع به دوسرا شود
دوسرا. دوجهان. دودنیا. دوعالم. دوگیتی. (آنندراج). دنیا و آخرت. (یادداشت مؤلف) : خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دوسرای. فردوسی. رجوع به دوسرا شود
دوبامه. کبوتری که در یک برج قرار نگیرد. (از آنندراج). کبوتری که در کبوترخان مقیم نمی ماند. (ناظم الاطباء). دوبرجه: کشد سوی خود برج از این منزلم دوبرجی شده چون کبوتر دلم. یحیی کاشانی (از آنندراج). ، به اصطلاح لوطیان امردباره و زن باره، به مجاز شخص هرزه را گویند. (آنندراج) ، کنایه از زن زناکار و روسپی و بوالهوس. (ناظم الاطباء) : ز حسن خادم هندی و گرجی شده چشم تماشایی دوبرجی. سعید اشرف (از آنندراج). دل از غم آن بت دوبرجی سوراخ بود چونان گرجی. وحید (از آنندراج)
دوبامه. کبوتری که در یک برج قرار نگیرد. (از آنندراج). کبوتری که در کبوترخان مقیم نمی ماند. (ناظم الاطباء). دوبرجه: کشد سوی خود برج از این منزلم دوبرجی شده چون کبوتر دلم. یحیی کاشانی (از آنندراج). ، به اصطلاح لوطیان امردباره و زن باره، به مجاز شخص هرزه را گویند. (آنندراج) ، کنایه از زن زناکار و روسپی و بوالهوس. (ناظم الاطباء) : ز حسن خادم هندی و گرجی شده چشم تماشایی دوبرجی. سعید اشرف (از آنندراج). دل از غم آن بت دوبرجی سوراخ بود چونان گرجی. وحید (از آنندراج)
بین اثنین و جانبین و از دو کنار. (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح جانورشناسی) هر گاه سطحی در طول بدن و در وسط سطح پشتی و شکمی بگذرانیم حیوان را به دو بخش کاملاً قرینه (راست و چپ) تقسیم نماییم به قسمی که اندام یک طرف عیناً در طرف دیگر تکرار شود این نوع قرینه را دوطرفی و جانورانی را که قرینۀ دوطرفی دارند آرتیوزوئر گویند. (از جانورشناسی عمومی فاطمی ج 1 ص 195)
بین اثنین و جانبین و از دو کنار. (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح جانورشناسی) هر گاه سطحی در طول بدن و در وسط سطح پشتی و شکمی بگذرانیم حیوان را به دو بخش کاملاً قرینه (راست و چپ) تقسیم نماییم به قسمی که اندام یک طرف عیناً در طرف دیگر تکرار شود این نوع قرینه را دوطرفی و جانورانی را که قرینۀ دوطرفی دارند آرتیوزوئر گویند. (از جانورشناسی عمومی فاطمی ج 1 ص 195)
آنچه که پشت و روی آن از جهت طرح و رنگ اختلاف داشته باشد (مانند پارچه)، کسی که قولش خلاف عملش باشد منافق، گل رعنا (زیرا که یک روی آن سرخ است و روی دیگر زرد)
آنچه که پشت و روی آن از جهت طرح و رنگ اختلاف داشته باشد (مانند پارچه)، کسی که قولش خلاف عملش باشد منافق، گل رعنا (زیرا که یک روی آن سرخ است و روی دیگر زرد)
کاف و نون) کن . (توضیح: اشاره به آیه 82 از سوره 36 یس: انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون. همانا هر گاه (خدا) چیزی را بخواهد که او را گوید: باش پس بباشد
کاف و نون) کن . (توضیح: اشاره به آیه 82 از سوره 36 یس: انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون. همانا هر گاه (خدا) چیزی را بخواهد که او را گوید: باش پس بباشد