نوعی از شعر که عبارت از دو بیت یا چهار مصراع است و مانند رباعی مصراع اول و دوم و چهارم آن قافیه دارد اما وزن آن با وزن رباعی فرق دارد و بر وزن لاحول و لاقوه الا باللّه نیست
نوعی از شعر که عبارت از دو بیت یا چهار مصراع است و مانند رباعی مصراع اول و دوم و چهارم آن قافیه دارد اما وزن آن با وزن رباعی فرق دارد و بر وزن لاحول و لاقوه الا باللّه نیست
فرمان دور شدن، کنایه از نیزۀ دو شاخه ای که در قدیم پیشاپیش پادشاه می برده اند تا مردم آن را ببینند و از سر راه دور شوند، برای مثال برآورد از جگر آهی چنان سرد / که گفتی دور باشی بر جگر خورد (نظامی۲ - ۲۳۱)، کنایه از آهی که از ته دل برآید، برای مثال چو دارا جواب سکندر شنید / یکی دور باش از جگر برکشید (نظامی۵ - ۸۱۵)، کنایه از مانع، کنایه از نگهبان شاه
فرمان دور شدن، کنایه از نیزۀ دو شاخه ای که در قدیم پیشاپیش پادشاه می برده اند تا مردم آن را ببینند و از سر راه دور شوند، برای مِثال برآورد از جگر آهی چنان سرد / که گفتی دور باشی بر جگر خورد (نظامی۲ - ۲۳۱)، کنایه از آهی که از ته دل برآید، برای مِثال چو دارا جواب سکندر شنید / یکی دور باش از جگر برکشید (نظامی۵ - ۸۱۵)، کنایه از مانع، کنایه از نگهبان شاه
بی قیدی و آوارگی و مشغول بودن بلهو و لعب و مانند آن. (آنندراج). الواطی. هرزگی. بدکاری. فسق و فجور. شهوت رانی. نفس پرستی و اشتغال به لهو و لعب. (ناظم الاطباء). رجوع به اوباش شود، معفو و بخشیده شده. (آنندراج از فرهنگ وصاف) ، طومار وقایع و سرگذشت. (فرهنگ فارسی معین)
بی قیدی و آوارگی و مشغول بودن بلهو و لعب و مانند آن. (آنندراج). الواطی. هرزگی. بدکاری. فسق و فجور. شهوت رانی. نفس پرستی و اشتغال به لهو و لعب. (ناظم الاطباء). رجوع به اوباش شود، معفو و بخشیده شده. (آنندراج از فرهنگ وصاف) ، طومار وقایع و سرگذشت. (فرهنگ فارسی معین)