- دوانیق
- جمع دانق، از ریشه پارسی دانگ ها اندازه ای است جمع دانق دوانق
معنی دوانیق - جستجوی لغت در جدول جو
- دوانیق
- دانگ، یک ششم درهم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع دانق، از ریشه پارسی دانگ ها اندازه ای است جمع دانق دانگها (شش یک درهم) دوانیق
چیزهای نزدیک
آساها
هندسی
منسوب بدیوان درباری و دربار پادشاه
جمع دینار، تازی گشته دنارها سکه طلا مسکوک زر. توضیح: ارزش دینار در ایران و ممالک دیگر در ادوار مختلف فرق داشته، در عهد قاجاریه 1000، 1 قران، در عصر حاضر 100، 1 ریال، واحد پول کنونی عراق (بین النهرین) که معادل یک لیره انگلیسی است، جمع دنانیر. یا دینار رایج دیناری است که در میان مردم رواج دارد
رامشناس
جمع دیوان، بمعنی اداره و دفتر کار وزارتخانه در قدیم و دفتر محاسبه، دفتر حساب، و بمعنی فراهم آمدن کتب و کتابت و شعر
کسی یا جانوری را بدویدن وا داشتن اسب را بتاخت در آوردن، بیرون کردن
بحرکت سریع و تند واداشتن
نوبت به نوبت گرفتن پستابه پستا (نوبت به نوبت)، تند تر
جمع دولاب، از ریشه های پارسی دولاب ها چرخاب ها
تباهی، گولی
جمع جوالق و جوالق
جمع جوسق کوشکها قصرهاکاخها
جمع حانوت، مکیده ها میفروش ها
جمع خان، از ریشه ترکی ساخته فارسی گویان سروران میران جمع خان خانان پادشاهان امیران
از روی ظلم و ستم مثلاً تصرف عدوانی
دینارها، مسکوکات طلا، جمع واژۀ دینار
میثاق ها، عهدها، پیمان ها، جمع واژۀ میثاق
به دویدن وا داشتن، انسان یا حیوانی را وادار به دویدن کردن، اسب را به تاخت و تاز درآوردن
قانونها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود، جمع واژۀ قانون
تجاوزکارانه
جمع غرنوق، جوانان زیبا کلنگ ها کاکل ها جمع غرنوق. یا غرانیق علی. اصنام بتها
یونانی تازی گشته گل سد برگ گل صد تومانی
جمع قانون
جمع منجنیق، بلگن ها کلکم ها جمع منجنیق
جمع مخنقه، گردن بندها خپه کن ها جمع مخنقه
جمع میشاق، دندانه های برنگ دندانه های کلید
جمع میثاق، پیمانها
جمع مانده، رمن، باژها، مالیات پس افتاده