جدول جو
جدول جو

معنی دهمیره - جستجوی لغت در جدول جو

دهمیره
(دِهْ رِ)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 13هزارگزی شمال خاوری کوزران کنار رود خانه زردآب. سکنۀ آن 120 تن. آب آن از چاه. تابستان اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تهمینه
تصویر تهمینه
(دخترانه)
نیرومند، دلیر، نام دختر شاه سمنگان همسر رستم پهلوان شاهنامه و مادر سهراب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دهلیزه
تصویر دهلیزه
دهلیز، برای مثال در این دهلیزۀ تنگ آفریده / وجودی دارم از سنگ آفریده (نظامی۲ - ۲۲۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
دانا، بافهم، آگاهانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دامیده
تصویر دامیده
بالارفته، بربادرفته، بادبرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همشیره
تصویر همشیره
کسی که با دیگری از یک پستان شیر خورده باشد، کنایه از خواهر، برای مثال غلامانی همه کاری به بزم و رزم شایسته / همه چون شید در مجلس همه چون شیر در میدان ی همه با تیر هم رخت و همه با نیزه همخوابه / همه با شیر همشیره همه با پیل هم دندان (مسعودسعد - ۳۶۴)
فرهنگ فارسی عمید
(دَ رَ)
ده بزرگیست که در ساحل رود نیل و راه دمیاط و روبروی قریه ای دیگر همنام خود شده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(هََ رَ)
گنده پیر فانیه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی است جزء دهستان رستاق بخش خمین شهرستان محلات. واقع در دوهزارگزی جنوب باختری خمین. دارای هوای معتدل و 100 تن سکنه. آب آن از قنات است. محصول آن غلات و چغندرقند و انگور و پنبه و شغل مردم آن زراعت و راه آن مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دهلیزه
تصویر دهلیزه
راه تنگ و دراز
فرهنگ لغت هوشیار
دریافته دریافت شده درک شده، دانا عالم: آدم فهمیده ایست، با خبر مطلع
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه با دیگری بدون قرابت نسبت از یک پستان شیر خورد، همچنین به خواهر فرد اطلاق می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همشیره
تصویر همشیره
((~. رِ))
خواهر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
((فَ دِ))
دانا، باادب، نیک رفتار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
Knowing, Understanding
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
savant, compréhensif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
아는 , 이해심 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
জ্ঞানী , বোঝাপড়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
รู้แจ้ง , เข้าใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
mjuzi, mwenye kuelewa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
bilen, anlayışlı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
知識豊富な , 理解力のある
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
知晓的 , 理解力强的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
יודע , מבין
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
wissend, verständnisvoll
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
mengetahui, pengertian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
जानकार , समझदार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
wetend, begripvol
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
sapiente, comprensivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
sabio, comprensivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
знаючий , розуміючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
wiedzący, rozumiejący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
знающий , понимающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
sábio, compreensivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فهمیده
تصویر فهمیده
جاننے والا , سمجھدار
دیکشنری فارسی به اردو