- دهلیزی (دِ)
منسوب به دهلیز است. هر چیز منسوب و مربوط به دهلیز، دربان خانه را گویند. (لغت محلی شوشتر) ، حرفهای بازاری. (یادداشت مؤلف). کنایه از سخنانی که از اندرون خانه خبری دهند و از بیرون خانه خبری گویند و بتراشند. (ناظم الاطباء). کنایه از سخنان اراجیف بی ماحصل، و صحیح آن سخن دهلیزی است. (از آنندراج). کنایه از سخنان اراجیف و بی حاصل باشد. (برهان) :
گفت دهلیزی است واﷲ این سخن
پیش شه خاک است هم زر کهن.
مولوی.
زانکه آن گرمی آن دهلیزی است
طبع اصلش سردی است و تیزی است.
مولوی.
- سخنان دهلیزی، سخنان بی اصل و معنی. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
گفت دهلیزی است واﷲ این سخن
پیش شه خاک است هم زر کهن.
مولوی.
زانکه آن گرمی آن دهلیزی است
طبع اصلش سردی است و تیزی است.
مولوی.
- سخنان دهلیزی، سخنان بی اصل و معنی. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
