قصبۀ مرکز دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان. واقع در 62هزارگزی شمال باختری نجف آباد. دارای 4685 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
قصبۀ مرکز دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان. واقع در 62هزارگزی شمال باختری نجف آباد. دارای 4685 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
شکستن چیزی را و بریدن یا سخت فشردن چیزی را و شکنجه کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شکستن. (المصادر زوزنی) ، زدن کسی را، پر کردن جام را. پر کردن. (از المصادر زوزنی) ، سخت ریختن آب را. (از لغات اضداد است). (منتهی الارب) ، بخشیدن به کسی اول مال را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، پاره کردن. (المصادر زوزنی)
شکستن چیزی را و بریدن یا سخت فشردن چیزی را و شکنجه کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شکستن. (المصادر زوزنی) ، زدن کسی را، پر کردن جام را. پر کردن. (از المصادر زوزنی) ، سخت ریختن آب را. (از لغات اضداد است). (منتهی الارب) ، بخشیدن به کسی اول مال را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، پاره کردن. (المصادر زوزنی)
پرکننده جام. (آنندراج). نعت فاعلی است از ادهاق. رجوع به ادهاق شود، سخت ریزندۀ آب. (آنندراج). خالی کننده جام. (ازمتن اللغه) (از اقرب الموارد). رجوع به ادهاق شود
پرکننده جام. (آنندراج). نعت فاعلی است از ادهاق. رجوع به ادهاق شود، سخت ریزندۀ آب. (آنندراج). خالی کننده جام. (ازمتن اللغه) (از اقرب الموارد). رجوع به ادهاق شود