- دهبانی
- نگهبانی ده، کدخدائی
معنی دهبانی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نگاهبانی دژ، پاسبانی دژ
شغل ومنصب دربان
عمل و شغل دهقان
دهگانی کشاورزی عمل و شغل دهقان
دباشی: دهبان کسی که بر ده سرباز فرمان میراند فرمانده ده سرباز، سر دسته ده فراش
بخشی کوچکی از سازمان ارتش که وظیفه مراقبت از اعمال افسران و سربازان را به عهده دارد
نگاهبانی دژ، کوتوالی
قسمت کوچکی از سازمان ارتش برای مراقبت در رفتار و کردار سربازان و افسران و جلوگیری از کارهای خلاف آنان، عمل و شغل دژبان
در دورۀ افشاریه تا قاجاریه، سردستۀ ده فراش، فرمانده ده سرباز
نگهبان ده کدخدا
نگهبان ده، کدخدا
оральный
оральний
oralny
oraal
فميٌّ
मौखिक
אוראלי
kinywa
ทางปาก
মুখমণ্ডল
زبانی