- دلواپس
- آشفته و نگران
معنی دلواپس - جستجوی لغت در جدول جو
- دلواپس
- نگران، آشفته، پریشان خیال، کسی که از تصور پیشامد بد نگران و ترسناک است، دل اندروای
- دلواپس ((دِ پَ))
- نگران، آشفته، چشم به راه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نگرانی، تشویش، برای مثال چه فارغند ز دلواپسی عزیزانی / که دل به عشوۀ زیبای بی وفا ندهند (صائب - لغت نامه - دلواپسی)
حالت و کیفیت دل واپس
نگران ناراحت آشفته، چشم به راه منتظر، ملول
افروشه گر افروشه پز
سگ گاوی، شیر رام، مرد دلیر، ستبر گردن
تاریکی ژرف، سختی پتیاره (بلا)
جمع دخس، دیگ ها، دیگدان ها
فریب دادن بچاپلوسی
دارس ها، کهنه سازنده ها، ناپدید کننده ها، جمع واژۀ دارس
جمع لاحس، خورندگان لیسندگان جمع لاحس: به ضیافت خانه عقارب نواهس و حیات لواحس بشتافت
خوردنده، آکل
دلاور، دلیر، بی باک
شیر درنده، مرد دلاور و شجاع
چشیدنی چلاس کسی را گویند که از هر خوراک و شیرینی وزن بهره ای خواهد
عقب، دنبال
باز پس، عقب، دنبال
واپس آمدن: باز پس آمدن، باز آمدن
واپس رفتن: پس رفتن، عقب رفتن
واپس آمدن: باز پس آمدن، باز آمدن
واپس رفتن: پس رفتن، عقب رفتن