پلوپس برحسب اساطیر یونانی پسر تانتال پادشاه لیدی که پدرش او را بکشت و از جسد وی برای خدایان طعامی ساخت لکن از خدایان جز یک تن از آن طعام نخوردند و ژوپیتر پلوپس را عمر دوباره داد. پلوپس چندی بعد به الیس رفت و آن ناحیه بنام او به پلوپونزوس موسوم شد
پلوپس برحسب اساطیر یونانی پسر تانتال پادشاه لیدی که پدرش او را بکشت و از جسد وی برای خدایان طعامی ساخت لکن از خدایان جز یک تن از آن طعام نخوردند و ژوپیتر پلوپس را عمر دوباره داد. پلوپس چندی بعد به الیس رفت و آن ناحیه بنام او به پلوپونزوس موسوم شد
شهریست استوار در ’آلمتیو’ از کشور پرتقال که در 265 هزارگزی لیسبن قرار دارد و فاصله آن تا اسپانیا 9 هزار گزاست. سکنۀ آن 14800 تن است. در این شهر آب انبار بزرگی به وسعت 2400 متر مربع از دورۀ عرب بیادگار مانده است. این آب انبار راه آب بسیار زیبا و ظریفی دارد که اکنون نیز آباد است. زیتون و انگور در آنجا فراوان بدست می آید. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
شهریست استوار در ’آلمتیو’ از کشور پرتقال که در 265 هزارگزی لیسبن قرار دارد و فاصله آن تا اسپانیا 9 هزار گزاست. سکنۀ آن 14800 تن است. در این شهر آب انبار بزرگی به وسعت 2400 متر مربع از دورۀ عرب بیادگار مانده است. این آب انبار راه آب بسیار زیبا و ظریفی دارد که اکنون نیز آباد است. زیتون و انگور در آنجا فراوان بدست می آید. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
جمع واژۀ دائس. (آنندراج) : أتتهم الخیل دوائس، یعنی یکی بعد از دیگری آمدند آنها را اسبان. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به دائس شود
جَمعِ واژۀ دائس. (آنندراج) : أتَتْهُم الخیل دوائس، یعنی یکی بعد از دیگری آمدند آنها را اسبان. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به دائس شود
حالت و کیفیت دل واپس. نگرانی و انتظار. (ناظم الاطباء). نگرانی از فوت چیزی یا پیش آمد بدی. (از فرهنگ عوام). اضطراب خاطر. تعلق خاطر. چون کسی سفر کند و پای بند محبت عیال و اطفال باشد، گوید: می روم لکن دل واپسی دارم از این رو بی قرارم. (آنندراج) : چه فارغند ز دل واپسی عزیزانی که دل به عشوۀ زیبای بی وفا ندهند. صائب (از آنندراج). - امثال: خانه وسیع بی دلواپسی. (امثال و حکم). ، ملالت. اندوه. (ناظم الاطباء)
حالت و کیفیت دل واپس. نگرانی و انتظار. (ناظم الاطباء). نگرانی از فوت چیزی یا پیش آمد بدی. (از فرهنگ عوام). اضطراب خاطر. تعلق خاطر. چون کسی سفر کند و پای بند محبت عیال و اطفال باشد، گوید: می روم لکن دل واپسی دارم از این رو بی قرارم. (آنندراج) : چه فارغند ز دل واپسی عزیزانی که دل به عشوۀ زیبای بی وفا ندهند. صائب (از آنندراج). - امثال: خانه وسیع بی دلواپسی. (امثال و حکم). ، ملالت. اندوه. (ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان ساحلی بخش اهرم شهرستان بوشهر. واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری اهرم و کنار راه شوسۀ سابق بوشهر به لنگه در ساحل دریا. با 661 تن سکنه. آب آن از چاه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان ساحلی بخش اهرم شهرستان بوشهر. واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری اهرم و کنار راه شوسۀ سابق بوشهر به لنگه در ساحل دریا. با 661 تن سکنه. آب آن از چاه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان سکمن آبادبخش حومه شهرستان خوی واقع در 31هزارگزی شمال باختری خوی و 4500گزی شمال خاوری راه شوسۀ خوی به سیه چشمه. هوای آن سرد و دارای 764 تن سکنه است. آب آن از چشمه و کوهستان و محصول آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان سکمن آبادبخش حومه شهرستان خوی واقع در 31هزارگزی شمال باختری خوی و 4500گزی شمال خاوری راه شوسۀ خوی به سیه چشمه. هوای آن سرد و دارای 764 تن سکنه است. آب آن از چشمه و کوهستان و محصول آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)