دلواپس دلواپس نگران، آشفته، پریشان خیال، کسی که از تصور پیشامد بد نگران و ترسناک است، دل اندروای فرهنگ فارسی عمید
دلواپسی دلواپسی نگرانی، تشویش، برای مِثال چه فارغند ز دلواپسی عزیزانی / که دل به عشوۀ زیبای بی وفا ندهند (صائب - لغت نامه - دلواپسی) فرهنگ فارسی عمید
دل واپس دل واپس نگران. (ناظم الاطباء). مضطرب. آشفته. ناراحت. ملول، منتظر. چشم براه. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا