جدول جو
جدول جو

معنی دفترچه - جستجوی لغت در جدول جو

دفترچه
دفتر کوچک
تصویری از دفترچه
تصویر دفترچه
فرهنگ لغت هوشیار
دفترچه
((~. چِ))
دفتر کوچک
دفترچه پس انداز: دفترچه ای که بانک یا مؤسسه مالی به هر دارنده حساب پس انداز می دهد و در آن مبلغ موجودی و دریافتی یا پرداختی را ثبت می کند
تصویری از دفترچه
تصویر دفترچه
فرهنگ فارسی معین
دفترچه
دفتر کوچک
تصویری از دفترچه
تصویر دفترچه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دفترچه پس انداز
تصویر دفترچه پس انداز
دفترچه ای که بانک یا مؤسسه مالی به هر دارنده حساب پس انداز می دهد و در آن مبلغ موجودی و دریافتی یا پرداختی را ثبت می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستارچه
تصویر دستارچه
دستار کوچک دستمال، عمامه کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستارچه
تصویر دستارچه
دستار کوچک، دستمال، حوله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفترضه
تصویر مفترضه
مونث مفترض، جمع مفترضات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستارچه
تصویر دستارچه
((دَ چِ))
دستار یا عمامه کوچک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستره
تصویر دستره
اره کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به دفتر: کارهای دفتری، اسناد پیش نویس که در دفتر تنظیم میگردد (صفویه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفتره
تصویر شفتره
پراکندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لفتره
تصویر لفتره
سفله، فرومایه، رذل، پست، برای مثال جام زر بر دست نرگس می نهی / لفتره را میر مجلس می کنی (عطار - لغتنامه - لفتره)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستره
تصویر دستره
اره دستی، ارۀ کوچک، داس کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لفتره
تصویر لفتره
فرومایه، پست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستره
تصویر دستره
((دَ تَ رِ))
داس کوچک دندانه دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لفتره
تصویر لفتره
((لَ تَ رَ یا رِ))
سفله، فرومایه، پست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دفتری
تصویر دفتری
Clerkly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
канцелярски
دیکشنری فارسی به روسی
канцелярськи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
de manière cléricale
دیکشنری فارسی به فرانسوی
शासकीय रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
בצורה משרדית
دیکشنری فارسی به عبری