معنی دفترچه - فرهنگ فارسی معین
معنی دفترچه
دفترچه((~. چِ))
دفتر کوچک دفترچه پس انداز: دفترچه ای که بانک یا مؤسسه مالی به هر دارنده حساب پس انداز می دهد و در آن مبلغ موجودی و دریافتی یا پرداختی را ثبت می کند
تصویر دفترچه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دفترچه
دفترچه
دفترچه
مصغر دفتر. (آنندراج). دفتر کوچک. (لغات فرهنگستان). دفتر خرد. کتابچه. ، مزیدعلیه دفتر. (از آنندراج) : مشهور به عشق تو ستمگر گشتم حرف غم عشقم که مکرر گشتم می ناز که مثل تو ندیدم هرچند دفترچۀ حسن را سراسر گشتم. فیاض (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دخترچه
دخترچه
مُرَکَّب اَز: دختر+ چه، پَسوَندِ تَصغیر، دختر کوچک و خرد. دختری که قابل زناشویی نباشد. (یادداشت مؤلف). کودک مادینۀ خردسال
لغت نامه دهخدا
دختربچه
دختربچه
دختر کوچک. دختری که بیش از هفت هشت سال نداشته باشد. دختر هفت هشت ساله. صبیه، خردسال بچه ای که دختر باشد. فرزند خردسال مادینه
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.