داخل کردن تمام نره در شرم. (از منتهی الارب) ، آرمیدن با زن. (از ذیل اقرب الموارد از لسان) ، پر کردن چیزی را به چیزی، تمام انداختن چیزی را در چیزی. (از منتهی الارب)
داخل کردن تمام نره در شرم. (از منتهی الارب) ، آرمیدن با زن. (از ذیل اقرب الموارد از لسان) ، پر کردن چیزی را به چیزی، تمام انداختن چیزی را در چیزی. (از منتهی الارب)
درخواست نیایش، درخواست از خداوند، کلماتی که در اوقات مختلف در مقام استغاثه از خداوند و طلب آمرزش یا درخواست خیر و برکت و برآورده شدن حاجت بخوانند دعا کردن: درخواست حاجت کردن از خداوند، نیایش کردن، ثنا گفتن دعا کردن کسی را: دربارۀ او دعای خیر کردن
درخواست نیایش، درخواست از خداوند، کلماتی که در اوقات مختلف در مقام استغاثه از خداوند و طلب آمرزش یا درخواست خیر و برکت و برآورده شدن حاجت بخوانند دعا کردن: درخواست حاجت کردن از خداوند، نیایش کردن، ثنا گفتن دعا کردن کسی را: دربارۀ او دعای خیر کردن
فرواژ اندرز پند (اندرز و نصحیت) -1 پند دادن کسی را، بیان کردن روایات و احکام شرعی بالای منبر، پند دهی، بیان روایات و احکام شرعی بالای منبر، پند اندرز: (عنان بمیکده خواهیم تافت زین مجلس که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن) (حافظ)
فرواژ اندرز پند (اندرز و نصحیت) -1 پند دادن کسی را، بیان کردن روایات و احکام شرعی بالای منبر، پند دهی، بیان روایات و احکام شرعی بالای منبر، پند اندرز: (عنان بمیکده خواهیم تافت زین مجلس که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن) (حافظ)
تازی از پارسی از بای آفرین ذوا ظزبا، خواندن جمله های ماثور از پیغامبر و امامان در اوقات معین برای طلب آمرزش و بر آورده شدن، حاجات، نیایش کردن، در خواست حاجت از خدا، نیایش، مدح ثنا، تحیت درود سلام، تضرع، نفرین) زورمندی مکن بر اهل زمین تا دعایی بر آسمان نرود (گلستان)، جمع ادعیه. یا دعای خیر خیر کسی را در دعا خواستن، تحیت درود، برکت. یا صیغه دعا فعلی است که از سوم شخص مفرد مضارع گرفته میشود و میان علامت مضارع که -) د (آخر باشد و حرف قبل از آن الفی (آ) در آورند. در مور د نفی میمی (م) برآن افزایند: باد و مباد (در اصل بواد و مبواد) کناد و مکناد و مبیناد گاه باء تاکید بر سر فعل دعا در آید: در بعضی فعلها صیغه دعا در اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و جمع مستعمل است، حاجت خواستن
تازی از پارسی از بای آفرین ذوا ظزبا، خواندن جمله های ماثور از پیغامبر و امامان در اوقات معین برای طلب آمرزش و بر آورده شدن، حاجات، نیایش کردن، در خواست حاجت از خدا، نیایش، مدح ثنا، تحیت درود سلام، تضرع، نفرین) زورمندی مکن بر اهل زمین تا دعایی بر آسمان نرود (گلستان)، جمع ادعیه. یا دعای خیر خیر کسی را در دعا خواستن، تحیت درود، برکت. یا صیغه دعا فعلی است که از سوم شخص مفرد مضارع گرفته میشود و میان علامت مضارع که -) د (آخر باشد و حرف قبل از آن الفی (آ) در آورند. در مور د نفی میمی (م) برآن افزایند: باد و مباد (در اصل بواد و مبواد) کناد و مکناد و مبیناد گاه باء تاکید بر سر فعل دعا در آید: در بعضی فعلها صیغه دعا در اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و جمع مستعمل است، حاجت خواستن