آنکه در کشتی ها کارکند مانند ناخدا و جاشو و غیره. (یادداشت مرحوم دهخدا). دریانورد. ملاح: در این دریا بر راه بحرین تا قیس دو کوه نهفته است آن را عویر و کسیر خوانند کشتی را از آن خوف عظیم بود اما دریاورزان آن موضعرا شناسند و از آن احتراز نمایند. (نزههالقلوب ص 234 چ اروپا). چون دریاورزان آن مرغ را (فنون را) ببینند بر آنکه دریا ساکن خواهد بود شادیها کنند. (نزهه القلوب). دریاورزان آن را (دلفین را) مبارک دانند. (نزههالقلوب). نون به مرتبه ای بزرگ باشد که دریاورزان گویند طولش از یک دو فرسنگ می گذرد. (نزهه القلوب). دریاورزان آن را ببینند پوست هم جنس آن برکشتی بندند زخم او بر آن پوست مؤثر نباشد. (نزهه القلوب) .دریاورزان چون او را ببینند اکوی حیض از کشتی درآویزند تا برمد و کشتی را آسیب نرساند. (نزههالقلوب)
آنکه در کشتی ها کارکند مانند ناخدا و جاشو و غیره. (یادداشت مرحوم دهخدا). دریانورد. ملاح: در این دریا بر راه بحرین تا قیس دو کوه نهفته است آن را عویر و کسیر خوانند کشتی را از آن خوف عظیم بود اما دریاورزان آن موضعرا شناسند و از آن احتراز نمایند. (نزههالقلوب ص 234 چ اروپا). چون دریاورزان آن مرغ را (فنون را) ببینند بر آنکه دریا ساکن خواهد بود شادیها کنند. (نزهه القلوب). دریاورزان آن را (دلفین را) مبارک دانند. (نزههالقلوب). نون به مرتبه ای بزرگ باشد که دریاورزان گویند طولش از یک دو فرسنگ می گذرد. (نزهه القلوب). دریاورزان آن را ببینند پوست هم جنس آن برکشتی بندند زخم او بر آن پوست مؤثر نباشد. (نزهه القلوب) .دریاورزان چون او را ببینند اکوی حیض از کشتی درآویزند تا برمد و کشتی را آسیب نرساند. (نزههالقلوب)