جدول جو
جدول جو

معنی دریانوش

دریانوش
کسی که شراب بسیار بخورد و مست نشود، شراب خوار
تصویری از دریانوش
تصویر دریانوش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دریانوش

دریانوش

دریانوش
دریانوشنده. دریاکش. کنایه از شراب خواری است که زود مست نشود. و رجوع به دریا کش شود
لغت نامه دهخدا

دریاوش

دریاوش
دریافش. دریاکردار. همانند دریا. بحرسان.
- دست دریاوش، کف بخشنده و کریم: امیر ارغون در راه دست دریاوش چون یاران نیسان گشاده گردانید. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا

دیانوش

دیانوش
نام دریازن و دزدی دریائیست در قصۀ وامق و عذرای (از اسدی). نام مهتر دزدانی باشد که در ایام وامق و عذرا در خشکی و دریا دزدی و راهزنی میکردند و بعضی گویند نام شخصی است که عذرا را بفروخت. (برهان) (از آنندراج) :
بدان راه داران جوینده کام
یکی مهتری بد دیانوش نام.
عنصری
لغت نامه دهخدا