پول نقد، سکه، سکۀ نقره، واحد پول کشور امارات متحدۀ عربی، واحد پول از اوایل اسلام تا دورۀ مغول، واحد اندازه گیری وزن با مقدارهای متفاوت، درهم شرعی: مسکوک نقره با وزنی قریب چهار نخود درهم بغلی: مسکوک نقره با وزنی قریب چهار نخود، درهم شرعی
پول نقد، سکه، سکۀ نقره، واحد پول کشور امارات متحدۀ عربی، واحد پول از اوایل اسلام تا دورۀ مغول، واحد اندازه گیری وزن با مقدارهای متفاوت، درهم شرعی: مسکوک نقره با وزنی قریب چهار نخود درهم بغلی: مسکوک نقره با وزنی قریب چهار نخود، درهم شرعی
مخلوط، آمیخته، آشفته، شوریده درهم برهم: درهم و برهم، درهم ریخته، آشفته، شوریده، مشوش، نامنظم درهم شدن: مخلوط شدن، آمیخته شدن، آشفته شدن، کنایه از افسرده شدن درهم کردن: مخلوط کردن، آمیخته کردن درهم کشیدن: به هم کشیدن، ترنجیده ساختن روی درهم کشیدن: چین بر چهره و ابرو افکندن، رو ترش کردن
مخلوط، آمیخته، آشفته، شوریده دَرهَم برهم: دَرهَم و برهم، دَرهَم ریخته، آشفته، شوریده، مشوش، نامنظم دَرهَم شدن: مخلوط شدن، آمیخته شدن، آشفته شدن، کنایه از افسرده شدن دَرهَم کردن: مخلوط کردن، آمیخته کردن دَرهَم کشیدن: به هم کشیدن، ترنجیده ساختن روی دَرهَم کشیدن: چین بر چهره و ابرو افکندن، رو ترش کردن
اشاره بچشم و ابرو غمزه: (ناز اگر خواب را سزا ست بشرط نسزد جز ترا کرشمه و ناز) (رودکی)، نغمه کوچک سه ضربی است و در اکثر دستگاهها و آواز ها نواخته میشود (خالقی. موسیقی ایران. پیام نوین)
اشاره بچشم و ابرو غمزه: (ناز اگر خواب را سزا ست بشرط نسزد جز ترا کرشمه و ناز) (رودکی)، نغمه کوچک سه ضربی است و در اکثر دستگاهها و آواز ها نواخته میشود (خالقی. موسیقی ایران. پیام نوین)