جدول جو
جدول جو

معنی درشم - جستجوی لغت در جدول جو

درشم(دُ رُ)
در لهجۀ خراسان، نشانه. علامت. ملمح. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
درشم
علامت داغ بر بدن حیوان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درشت
تصویر درشت
مقابل نرم، ناهموار، زبر، زمخت، خشن، چیزی که حجم آن از نوع خودش بزرگ تر باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درغم
تصویر درغم
از الحان قدیم ایرانی، برای مثال چنان مستغرقم در غم که مطرب / اگر در غم سراید غم فزاید (ابوسلیک - شاعران بی دیوان - ۶)
فرهنگ فارسی عمید
نمایش یا داستانی که به حوادث زندگی نزدیک باشد و مطالب غم انگیز و خنده دار هر دو در آن وجود داشته باشد، کنایه از ناراحت کننده و غم انگیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درهم
تصویر درهم
پول نقد، سکه، سکۀ نقره، واحد پول کشور امارات متحدۀ عربی، واحد پول از اوایل اسلام تا دورۀ مغول،
واحد اندازه گیری وزن با مقدارهای متفاوت،
درهم شرعی: مسکوک نقره با وزنی قریب چهار نخود
درهم بغلی: مسکوک نقره با وزنی قریب چهار نخود، درهم شرعی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردم
تصویر دردم
در حال، فی الحال، فوری، فوراً، بی درنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درهم
تصویر درهم
مخلوط، آمیخته، آشفته، شوریده
درهم برهم: درهم و برهم، درهم ریخته، آشفته، شوریده، مشوش، نامنظم
درهم شدن: مخلوط شدن، آمیخته شدن، آشفته شدن، کنایه از افسرده شدن
درهم کردن: مخلوط کردن، آمیخته کردن
درهم کشیدن: به هم کشیدن، ترنجیده ساختن
روی درهم کشیدن: چین بر چهره و ابرو افکندن، رو ترش کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درهم
تصویر درهم
سکه قدیمی معادل یک قران، سکه نقره، پول قدیمی پریشان، بهم آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریم
تصویر دریم
خوش اندام خوشگوشت: پسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درعم
تصویر درعم
بد زبان هیچکاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرشم
تصویر کرشم
اشاره بچشم و ابرو غمزه: (ناز اگر خواب را سزا ست بشرط نسزد جز ترا کرشمه و ناز) (رودکی)، نغمه کوچک سه ضربی است و در اکثر دستگاهها و آواز ها نواخته میشود (خالقی. موسیقی ایران. پیام نوین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارشم
تصویر ارشم
سیاه نگاره، نکوهیده و اندک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دروم
تصویر دروم
شبرو، بد رفتار زن
فرهنگ لغت هوشیار
نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد زشت رفتار، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرشم
تصویر گرشم
کرشمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برشم
تصویر برشم
روی پوش روپوشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردم
تصویر دردم
فی الفور، فوراً، در ساعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشت
تصویر درشت
زبر، زمخت، خشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشن
تصویر درشن
هندی شاهنشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشه
تصویر درشه
کج تابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشی
تصویر درشی
نوعی خیار باریک و دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درغم
تصویر درغم
((دَ غَ))
نام نوایی از آهنگ های موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درشت
تصویر درشت
((دُ رُ))
زبر، خشن، ناهموار، دشوار، سخت، نگران، آشفته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درام
تصویر درام
((دِ))
نمایشنامه، نمایشنامه ای که در آن همه گونه رویدادی وجود دارد، چه غم انگیز، چه شادی آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درهم
تصویر درهم
((دِ هَ))
مسکوک نقره، جمع دراهم، واحد وزن، برابر با 48 جو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درهم
تصویر درهم
مختلف، متفرقه، مختلط، مخلوط، بی ترتیب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درام
تصویر درام
Drama
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درام
تصویر درام
драма
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درام
تصویر درام
Drama
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درام
تصویر درام
драма
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درام
تصویر درام
dramat
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درام
تصویر درام
戏剧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درام
تصویر درام
drama
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درام
تصویر درام
dramma
دیکشنری فارسی به ایتالیایی