جدول جو
جدول جو

معنی دردیر - جستجوی لغت در جدول جو

دردیر
(دَ)
احمد بن محمد بن احمد عدوی، مکنّی به ابوالبرکات و مشهور به دردیر. از فاضلان و فقیهان مالکی مذهب مصر که در سال 1127 هجری قمری در عدّی مصر متولد شد و در سال 1201 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: اقرب المسالک لمذهب الامام مالک، منح القدیر در شرح مختصر خلیل، تحفهالاخوان فی علم البیان. (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 232 از فهرس دارالکتب و المکتبه الازهریه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دردور
تصویر دردور
جایی در دریا که آب دور خود بچرخد و فرو برود، گرداب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردسر
تصویر دردسر
دردی که در سر پیدا شود، کنایه از زحمت و رنج و اشکال که کسی برای دیگری فراهم کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردار
تصویر دردار
دارای در مثلاً جعبۀ دردار، دربان
صدای طبل، آواز دهل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
گرفتار، گیرافتاده
درگیر شدن: گرفتار شدن، آغاز شدن زد و خورد، افروخته شدن آتش جنگ و نبرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
دچار، گرفتار، درگیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردگر
تصویر دردگر
نجار، چوب تراش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردری
تصویر دردری
دراز خایه، ددری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردار
تصویر دردار
آوای دهل، درخت پشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
((دَ))
گرفتار، مشغول، آغاز زد و خورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دردار
تصویر دردار
((دَ))
درخت پشه، شجره البق، سفیدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دردسر
تصویر دردسر
زحمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دردبر
تصویر دردبر
آسپیرین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
متضمّنٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
Conflicted, Embroiled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
en conflit, impliqué
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
находящийся в конфликте , вовлечённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
संघर्षरत , उलझा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
متصادم , الجھا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
সংঘাতপূর্ণ , জড়িত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
mgongano, husika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
çatışmalı, karışmış
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
갈등하는 , 휘말린
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
対立した , 巻き込まれた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
בקונפליקט , מעורב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
ขัดแย้ง , พัวพัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
konflik, terlibat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
im Konflikt, verwickelt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
in conflict, verstrikt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
en conflicto, envuelto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
in conflitto, coinvolto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
em conflito, envolvido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
冲突的 , 卷入的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
конфліктний , сплутаний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درگیر
تصویر درگیر
skonfliktowany, zamieszany
دیکشنری فارسی به لهستانی