معنی درگیر - فرهنگ فارسی معین
معنی درگیر
- درگیر((دَ))
- گرفتار، مشغول، آغاز زد و خورد
تصویر درگیر
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با درگیر
درگیر
- درگیر
- گرفتار، گیرافتاده
درگیر شدن: گرفتار شدن، آغاز شدن زد و خورد، افروخته شدن آتش جنگ و نبرد
فرهنگ فارسی عمید