- درایت
- دریافتن، آگاهی داشتن
معنی درایت - جستجوی لغت در جدول جو
- درایت
- آگاهی داشتن، دانستن، دریافتن
- درایت ((دِ یَ))
- دریافت، آگاهی، مزاج، عادت، سرشت، نهاد، دانستن، دریافتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
درس دادن، سبق دادن
دلیری
دانستن
التهاب کلیه
پست شدن
تاثیر و در رفتن و اثر کردن چیزی در چیزی
انتقال مرض از یکی به دیگری، واگیری، اثر کردن و جاری شدن چیزی در اجزای چیز دیگر، اثر کردن چیزی در چیز دیگر، به راه افتادن و سیر کردن در شب، شب رفتن
کتاب خواندن، علم آموختن، به درس روآوردن
التهاب کلیه، مرضی که در اثر التهاب کلیه ها بروز می کند، این اسم از نام ریچارد برایت، پزشک انگلیسی، که در سال ۱۸۲۷ میلادی مطالعاتی دربارۀ این مرض به عمل آورده گرفته شده
دانش آموختن، به درس رو آوردن
درایت، در حدیث، علمی که دربارۀ احادیثی که از پیغمبر اسلام نقل کرده اند بحث می کند تا معلوم شود کدام یک درست و کدام نادرست است
ضعیف شدن، پست شدن
جمع دره، مروارید ها
امر بر گفتن، یعنی بگو مخفف دراینده، گوینده
پرچم، علامت نصب شده درجائی
بیرق، پرچم، علم، علامت نصب شده در جایی
زنگ بزرگ که بر گردن چهارپایان ببندند، جرس، پتک، درا
پسوند متصل به واژه به معنای دراینده مثلاً هرزه درای، یاوه درای
پسوند متصل به واژه به معنای دراینده مثلاً هرزه درای، یاوه درای