جدول جو
جدول جو

معنی دخترگی - جستجوی لغت در جدول جو

دخترگی
دوشیزگی، بکارت
تصویری از دخترگی
تصویر دخترگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دختری
تصویر دختری
دوشیزگی بکارت دختره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دختری
تصویر دختری
مربوط به دختر، دختر بودن، پردۀ بکارت، در علم زیست شناسی بافت نازکی در دهانۀ مهبل که بر اثر رابطۀ جنسی، فشار یا ضربۀ شدید پاره می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دختری
تصویر دختری
((دُ تَ))
دوشیزگی، بکارت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دختری
تصویر دختری
Daughterly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
แบบลูกสาว
دیکشنری فارسی به تایلندی
কন্যা ধরনের
دیکشنری فارسی به بنگالی
بیٹیوں جیسا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دسترسی
تصویر دسترسی
قدرت و توانائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
حالت کیفیت تنگدل اندوهگینی غمناکی ملامت تنگدلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخترگر
تصویر اخترگر
منجم، ستاره شناس، طالع بین، فال گیر، برای مثال نه رهنمای به کار آیدش نه اخترگر / نه فالگوی به کار آیدش نه خواب گزار (عنصری - ۷۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دسترسی
تصویر دسترسی
قدرت، توانایی، قدرت دست یافتن به چیزی، توانگری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخترگوی
تصویر اخترگوی
منجم، فال گوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
Longing, Homesickness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دسترسی
تصویر دسترسی
Access
دیکشنری فارسی به انگلیسی
женственность
دیکشنری فارسی به روسی