- دجون
- شتر آبکش
معنی دجون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باطن، وارد، داخل، بطن
بر آمدن دود بلند شدن گرد
اندرون، باطن، در شکم
بنده گریخته، شتر رمیده
ابر ناکی
جمع دین، وام ها وام های زماندار جمع دین وامها قرضها
رخت افکندن (اقامت کردن)، شرم داشتن
تنبل، دژ جنگ جنگ دشمن فریب
یکی از جامه های زنان (در ردیف سماخچه و پیرهن نام برند
گولزن ریشخند گر
شیر خواره، جمع دجن، باران های پیاپی ابر سترون ابر سیاه بی باران
خوی ها سرشت ها
اندوهگین شدن
شوخی، مزاح، گستاخی
شجن ها، اندوه ها، شاخه ها، شعبه ها، جمع واژۀ شجن
اندوهگین شدن
اندوهگین شدن
مقابل بیرون، میان چیزی یا جایی، دل، برای مثال تا توانی درون کس مخراش / کاندراین راه خارها باشد (سعدی - ۸۳) ، کنایه از ضمیر، باطن، برای مثال درون ها تیره شد باشد که از غیب / چراغی برکند خلوت نشینی (حافظ - ۹۴۶)
دین ها، وام ها، قرض ها، فام ها، پام ها، جمع واژۀ دین
سرکشی گرانرفتاری: در ستور
زبری، بی باکی سخت و درشت گردیدن، بی پاک گردیدن، سختی درشتی، بی باکی
دعایی که زردشتیان خوانند و بر خوردنی ها دمند و سپس خورند
در آیین زردشتی نان کوچکی که برای بعضی مراسم مذهبی می پزند و جلو موبد می گذارند و موبد با خواندن کلماتی از اوستا و دعای مخصوصی نان را متبرک کرده و سپس میان حاضران قسمت می کنند، دعایی که در این مراسم به وسیلۀ موبد خوانده می شود
Inside
внутри
innen
всередині
wewnętrzny
dentro
dentro
dentro