جدول جو
جدول جو

معنی درون

درون
دعایی که زردشتیان خوانند و بر خوردنی ها دمند و سپس خورند
تصویری از درون
تصویر درون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با درون

درون

درون
مقابلِ بیرون، میان چیزی یا جایی، دل، برای مِثال تا توانی درون کس مخراش / کاندراین راه خارها باشد (سعدی - ۸۳)، کنایه از ضمیر، باطن، برای مِثال درون ها تیره شد باشد که از غیب / چراغی برکند خلوت نشینی (حافظ - ۹۴۶)
درون
فرهنگ فارسی عمید

درون

درون
در آیین زردشتی نان کوچکی که برای بعضی مراسم مذهبی می پزند و جلو موبد می گذارند و موبد با خواندن کلماتی از اوستا و دعای مخصوصی نان را متبرک کرده و سپس میان حاضران قسمت می کنند، دعایی که در این مراسم به وسیلۀ موبد خوانده می شود
فرهنگ فارسی عمید