ستور رام، مذکر و مؤنث در وی یکسان است، گویند: جمل دروب و ناقه دروب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). یا شتر ماده ای که هر گاه لب او را بگیرند و چشم وی را سپوخند در پی شخص رود. (از منتهی الارب). دربوت. تربوت
ستور رام، مذکر و مؤنث در وی یکسان است، گویند: جمل دروب و ناقه دروب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). یا شتر ماده ای که هر گاه لب او را بگیرند و چشم وی را سپوخند در پی شخص رود. (از منتهی الارب). دَرَبوت. تَرَبوت
ریگزاریست متصل به علم السعد که دو کوهند از دومه بر یک روزه راه و خودریگ به دو روزه راه امتداد دارد و بحدود تیماء است و بگفتۀ غوری در بلاد کلب واقعست. (معجم البلدان)
ریگزاریست متصل به علم السعد که دو کوهند از دومه بر یک روزه راه و خودریگ به دو روزه راه امتداد دارد و بحدود تیماء است و بگفتۀ غوری در بلاد کلب واقعست. (معجم البلدان)
مصدر به معنی رجب. (ناظم الاطباء). بزرگ داشتن کسی را (منتهی الارب) (آنندراج). بزرگ داشتن. (تاج المصادر بیهقی) ، تنها برآمدن چوب. (از منتهی الارب) (آنندراج) ، به سخن بد متهم کردن کسی را و دشنام دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، ترسیدن. (مصادر اللغۀ زوزنی) (از اقرب الموارد)
مصدر به معنی رجب. (ناظم الاطباء). بزرگ داشتن کسی را (منتهی الارب) (آنندراج). بزرگ داشتن. (تاج المصادر بیهقی) ، تنها برآمدن چوب. (از منتهی الارب) (آنندراج) ، به سخن بد متهم کردن کسی را و دشنام دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، ترسیدن. (مصادر اللغۀ زوزنی) (از اقرب الموارد)
جمع واژۀ درب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اصل این کلمه عربی نیست و عرب آنرا به معنی ’ابواب’ بکار می برد. (از المعرب جوالیقی). رجوع به درب شود: اهالی شهر در دروب و محلات ممتنع شدند. (جهانگشای جوینی). یکی چند بر این سیاق اعباء مشاق را دست تحمل می دادم و در باب اوضاع و اساس دروب و زفاق طریق اسواق... به ناکام گام می نهادم. (ترجمه محاسن اصفهان آوی)
جَمعِ واژۀ دَرب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اصل این کلمه عربی نیست و عرب آنرا به معنی ’ابواب’ بکار می برد. (از المعرب جوالیقی). رجوع به درب شود: اهالی شهر در دروب و محلات ممتنع شدند. (جهانگشای جوینی). یکی چند بر این سیاق اعباء مشاق را دست تحمل می دادم و در باب اوضاع و اساس دروب و زفاق طریق اسواق... به ناکام گام می نهادم. (ترجمه محاسن اصفهان آوی)
گریبان کننده پیراهن را. (از منتهی الارب) (آنندراج). کسی که گریبان می سازد برای پیراهن. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجویب شود، آورنده، برنده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
گریبان کننده پیراهن را. (از منتهی الارب) (آنندراج). کسی که گریبان می سازد برای پیراهن. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجویب شود، آورنده، برنده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
بجایی مقیم شدن. (زوزنی). مقیم شدن. (تاج المصادر بیهقی). مقیم گردیدن در جایی. (از منتهی الارب). بایستادن، الفت و انس گرفتن کبوتر و همچنین گوسپند. (از منتهی الارب) ، فروپوشیدن ابر آسمان را. (از منتهی الارب). تاریک شدن روز از ابر. (تاج المصادر بیهقی) ، برآمدن دود. (تاج المصادر بیهقی)
بجایی مقیم شدن. (زوزنی). مقیم شدن. (تاج المصادر بیهقی). مقیم گردیدن در جایی. (از منتهی الارب). بایستادن، الفت و انس گرفتن کبوتر و همچنین گوسپند. (از منتهی الارب) ، فروپوشیدن ابر آسمان را. (از منتهی الارب). تاریک شدن روز از ابر. (تاج المصادر بیهقی) ، برآمدن دود. (تاج المصادر بیهقی)
الشیخ، یوسف احمد نصر (متولد سال 1287 هجری قمری). او راست: 1- الجواب المنیف فی الردعلی مدعی التحریف فی الکتاب الشریف. (1331 هجری قمری 1913/ میلادی). 2- رسائل السلام و رسل الاسلام و بذیله رسالهاخری. و سلسله مقالات له ایضاً. (معجم المطبوعات)
الشیخ، یوسف احمد نصر (متولد سال 1287 هجری قمری). او راست: 1- الجواب المنیف فی الردعلی مدعی التحریف فی الکتاب الشریف. (1331 هجری قمری 1913/ میلادی). 2- رسائل السلام و رسل الاسلام و بذیله رسالهاخری. و سلسله مقالات له ایضاً. (معجم المطبوعات)
قبیله ایست از حمیر. و از آن قبیله است ابن ملجم تجوبی قاتل امیرالمؤمنین علی (ع) و در این شعر ولید بن عقبه: الا ان خیرالناس بعد ثلاثه قتیل التجیبی الذی جاء من مصر. جوهری لفظ ’تجیبی’ را تصحیف کرده ’تجوبی’ خوانده بگمان اینکه از لفظ ثلاثه خلفای ثلاثه مراد است و مجدالدین گوید که مراد از آن آن حضرت صلی الله علیه و سلم و عمرین است ولفظ تجیبی است و مقتول آن عثمان رضی الله عنه. (منتهی الارب)
قبیله ایست از حِمْیَر. و از آن قبیله است ابن ملجم تجوبی قاتل امیرالمؤمنین علی (ع) و در این شعر ولید بن عقبه: الا ان خیرالناس بعد ثلاثه قتیل التجیبی الذی جاء من مصر. جوهری لفظ ’تجیبی’ را تصحیف کرده ’تجوبی’ خوانده بگمان اینکه از لفظ ثلاثه خلفای ثلاثه مراد است و مجدالدین گوید که مراد از آن آن حضرت صلی الله علیه و سلم و عمرین است ولفظ تجیبی است و مقتول آن عثمان رضی الله عنه. (منتهی الارب)