جدول جو
جدول جو

معنی دانشور - جستجوی لغت در جدول جو

دانشور
محصل
تصویری از دانشور
تصویر دانشور
فرهنگ واژه فارسی سره
دانشور
دانشگر، فاضل، دانا
تصویری از دانشور
تصویر دانشور
فرهنگ لغت هوشیار
دانشور
صاحب علم و دانش، عالم، دانشمند
تصویری از دانشور
تصویر دانشور
فرهنگ فارسی عمید
دانشور
((~. وَ))
دانشمند
تصویری از دانشور
تصویر دانشور
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دانشوری
تصویر دانشوری
عالمی دانشمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانش ور
تصویر دانش ور
آکادمیست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دانسور
تصویر دانسور
رقصنده، رقاص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشگر
تصویر دانشگر
اهل علم و دانش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشگر
تصویر دانشگر
دانشور، دانشمند، اهل علم ودانش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانشگر
تصویر دانشگر
((~. گَ))
دانشمند، دانا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دانشجو
تصویر دانشجو
آکادمیست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دین ور
تصویر دین ور
متدین دیندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
سانسور (Censorship) یا بازبینی محتوایی به معنای ویرایش یا حذف بخش هایی از محتوای فیلم، تلویزیونی یا هر نوع اثر هنری است که به دلایل مختلف انجام می شود. این عمل به طور عمده به دلیل محدودیت های فرهنگی، اخلاقی، سیاسی یا قوانین قانونی صورت می گیرد. در بسیاری از کشورها، مقررات خاصی برای محتوایی که به نمایش عمومی می رسد وجود دارد، و سانسور برای اطمینان از اینکه محتوایی که به جامعه نشان داده می شود، با استانداردها و قوانین موجود سازگار است، انجام می شود.
سانسور ممکن است شامل حذف صحنه های خشونت آمیز، مواد مخدر، صحنه های جنسی، واژگان غیرمناسب یا موضوعات سیاسی حساس باشد. همچنین ممکن است تغییراتی در داستان، دیالوگ ها یا تصاویر برای تطبیق با استانداردهای محتوای مورد نظر صورت گیرد.
گاهی اوقات سانسور ممکن است به یک اثر هنری ضربه بزند و برخی از هنرمندان و منتقدان ممکن است این رویکرد را به عنوان محدود کننده و نادرست برشمرند، اما در بسیاری از جوامع، سانسور به عنوان یک ابزار لازم برای حفظ استانداردها، اخلاق و امنیت عمومی در نظر گرفته می شود.
تعیین اینکه چه بخش هایی از فیلم، یا اینکه اساسا چه فیلمی، باید پخش عمومی شود و در معرض تماشای مردم قرار گیرد. سانسور از سوی سازمان ها و نهادهای مختلف اعمال می شود، نظیر نهادهای دولتی، دادگستری یا نهاد های مذهبی، قومی و اخلاقی. سانسور همیشه محل بحث و اظهار نظرهای متفاوت بوده و در هر جامعه ای با جامعه دیگر فرق دارد. به دلیل آنکه سینما و ارزش های اجتماعی دستخوش تحول اند، در هر زمان مسئله خاصی ممکن است مشمول سانسور شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
تفتیش مطبوعات و مکاتیب و نمایشها
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی در زمان به هنگام شلوار گشاد و بلند و کف دار زنانه که آنرا بر روی شلیته و تنبانها می پوشیدند و دارای لیفه و بندی بود که در زیر شکم بسته میشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارخور
تصویر دارخور
درختی که آنرا پیوند نکرده باشند، شاخه نو نشانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانش آور
تصویر دانش آور
حامل علم، عرضه کننده دانش و علم و فضل، عالم، دانشمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد ور
تصویر داد ور
عادل، دادگر، دادرس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشیار
تصویر دانشیار
کسی که دانش ملازم او است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشگری
تصویر دانشگری
دانشمندی، دانایی فضل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشسرا
تصویر دانشسرا
خانه دانش، سرای علم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشجو
تصویر دانشجو
جوینده علم و دانش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانش آور
تصویر دانش آور
آورندۀ دانش، دانشمند، عالم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانشیار
تصویر دانشیار
کسی که دانش یار اوست، آنکه به دانش یاری کند، استاد دانشگاه که درجۀ او پایین تر از استاد و بالاتر از استادیار است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دادآور
تصویر دادآور
دادآورنده، عدالت آورنده، آورندۀ عدل و داد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کانتور
تصویر کانتور
دایرۀ حسابداری در تجارتخانه، کارخانه یا شرکت دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلم ها، نمایشنامه ها، مطالب روزنامه ها و مطبوعات و حذف برخی مطالب به صلاح دید آن ها پیش از انتشار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانشجو
تصویر دانشجو
آنکه در دانشگاه تحصیل کند، شاگرد مدرسۀ عالی، شاگرد دانشکده، جویندۀ علم و دانش، جویای دانش، طالب علم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کانتور
تصویر کانتور
دایره حسابداری در کارخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانکور
تصویر نانکور
نمک نشناس، بخیل و دون همت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانشیار
تصویر دانشیار
((نِ))
معاون استاد دانشگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دانشسرا
تصویر دانشسرا
((~. سَ))
محل فراگیری دانش، مدرسه ای که معلم و دبیر برای آموزشگاه ها تربیت می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دانشجو
تصویر دانشجو
طالب علم، جوینده علم، شاگرد دوره آموزش عالی، جمع دانشجویان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
((نْ))
کنترل و بازرسی حاکمیت بر فعالیت سیاسی، اجتماعی و... خاصه فرهنگی، بررسی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دین ور
تصویر دین ور
دین دار، متدین
فرهنگ فارسی عمید