جدول جو
جدول جو

معنی داغی - جستجوی لغت در جدول جو

داغی
داغ بودن، قطعۀ کهنه و فرسوده، (صفت نسبی، منسوب به داغ) دارای داغ (حیوان)
تصویری از داغی
تصویر داغی
فرهنگ فارسی عمید
داغی
النگ داغی نام محلی در پنج فرسنگی هرات، (حبیب السیر چ خیام ص 310 و 651)
لغت نامه دهخدا
داغی
دهی است از دهستان تکاب بخش ریوش شهرستان کاشمر، واقع در 27هزارگزی شمال باختری ریوش و 2هزارگزی جنوب مالرو عمومی ریوش، کوهستانی و معتدل و دارای 199 سکنه است، آب آنجا از قنات و محصول آن غلات و میوه جات و شغل مردم آن زراعت و راه آن مالروست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 10هزارگزی جنوب نیشابور، جلگه و معتدل و دارای 121 سکنه است، آب آنجا از قنات و محصول آنجا غلات و شغل مردم آن زراعت و راه آن مالروست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
داغی
صفت داغ، چگونگی و حالت چیز داغ، گرمی، سوزندگی: آب به این داغی برای حمام خوب نیست،
بداغ، داغ شده، نشان شده باآهن تفته، دارای داغ، کنایه از معیوب است، (آنندراج)، در ترکیب ’آتشین داغی’ می نماید که ملتهب از شوق و خواهانی باشد:
روزی از راه آتشین داغی
سوی باغ من آمد آن باغی،
نظامی
لغت نامه دهخدا
داغی
از انواع بازی های بومی، ابزار داغ کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دالی
تصویر دالی
دالی (Dolly) یک وسیله فیلم برداری است که به فیلمبردارها اجازه می دهد تا دوربین را به صورت نرم و روان حرکت دهند. این وسیله معمولاً شامل یک پلتفرم چرخ دار است که دوربین بر روی آن قرار می گیرد و می تواند بر روی ریل ها یا سطوح صاف حرکت کند. این حرکت ها می توانند شامل جلو و عقب رفتن، چپ و راست رفتن، و حتی حرکات پیچیده تر مانند حرکت های منحنی باشند.
استفاده از `dolly` در فیلم برداری به دلایل متعددی انجام می شود:
1. حرکت نرم و پایدار : یکی از اصلی ترین مزایای استفاده از `dolly` ایجاد حرکت های نرم و بدون لرزش است که به تصاویر حرفه ای و سینمایی کمک می کند.
2. تغییر زاویه دید : با استفاده از `dolly`، فیلم بردارها می توانند به راحتی زاویه دید دوربین را تغییر دهند و نمای متفاوتی از صحنه ارائه دهند.
3. تبعیت از شخصیت ها : در صحنه هایی که نیاز است دوربین شخصیت ها را دنبال کند، `dolly` به فیلم بردار اجازه می دهد تا این کار را با حرکتی طبیعی و پیوسته انجام دهد.
4. ایجاد حس عمق : حرکت دوربین با استفاده از `dolly` می تواند حس عمق و ابعاد بیشتری به تصویر بدهد و تجربه بصری جذاب تری برای بیننده ایجاد کند.
به طور کلی، `dolly` یکی از ابزارهای مهم در سینما و فیلم سازی است که به ایجاد تصاویر زیبا و حرفه ای کمک می کند.
دالی ارابه ای است که با چهار چرخ که فیلمبردار روی آن سوار می شود و بسته به دکوپاژ از موضوع دور یا نزدیک می شود و همراه با موضوع یا در تعقیب موضوع حرکت میکند. کارلو یا دالی توسط ”پاسترونی“ فیلمساز ایتالیایی اختراع شد. دوربین بر دالی که روی ریل یا روی چرخهای لاستیکی بادی اش حرکت می کند، سوارشده، صحنه های حرکتی به نرمی برداشت می شود. اختراع این وسیله موجب تسهیل در فیلمبرداری نماهای حرکتی شد و بعد از این اختراع، فیلمهای به اصطلاح شیک و تمیز تولید شدند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از داهی
تصویر داهی
زیرک، هوشیار، باهوش، دانا، تیزفهم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاغی
تصویر طاغی
سرکش، طغیان کننده، گردنکش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داعی
تصویر داعی
دعا کننده، طلب کننده، خواهنده، کسی که مردم را به دین و مذهب خود دعوت کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاغی
تصویر یاغی
سرکش، نافرمان، متمرد، گردنکش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دایی
تصویر دایی
برادر مادر، خالو، کاکو، کاکویه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دباغی
تصویر دباغی
پاک کردن و پیراستن پوست حیوانات، دباغت، پیشۀ دباغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانی
تصویر دانی
مقابل عالی، پست و فرومایه، مقابل قاصی، قریب، نزدیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانی
تصویر دانی
نزدیک، قریب
فرهنگ لغت هوشیار
سرکش ستمکار نافرمان سرتاب آن که از حد طاعت و ادب درگذشته باشد، نافرمان طغیان کننده سرکش، ستمکار ظالم، جمع طغات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاغی
تصویر یاغی
بی فرمان، سرکش، نافرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دایی
تصویر دایی
برادر مادر خال خالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائی
تصویر دائی
برادر مادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دباغی
تصویر دباغی
پوست پیرایی پیراستن عمل وشغل دباغ پیرایش و پرداخت پوست حیوانات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دالی
تصویر دالی
سه گوشه ای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داهی
تصویر داهی
زیرک، باهوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دامی
تصویر دامی
صیاد را گویند، شکارگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادی
تصویر دادی
جوجادو از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
جوجادو از گیاهان دانه ایست بسیار تلخ باریکتر و درازتر از جو جو جادو. دادی رومی دانه ایست سرخ رنگ مانند سماغ بغدادی هو فاریقون
فرهنگ لغت هوشیار
بویه فروش، کشتیبان در ترکیب بمعنی داشتن ورزیدن حفظ کردن آید: باغداری قپان داری ترازو داری خانه داری چارواداری علم داری کرسی داری گله داری مرغداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داعی
تصویر داعی
دعاگو، دعا کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داغر
تصویر داغر
فرومایه و ذلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راغی
تصویر راغی
بانگ کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باغی
تصویر باغی
سرکش، نافرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باغی
تصویر باغی
سرکش، نافرمان، جمع بغاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دایی
تصویر دایی
برادر مادر، خال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داهی
تصویر داهی
زیرک، باهوش، جمع دهات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاغی
تصویر یاغی
سرکش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دایی
تصویر دایی
کاکو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داوی
تصویر داوی
ادعا
فرهنگ واژه فارسی سره