- دادگری
- عدل، احقاق، عدالت
معنی دادگری - جستجوی لغت در جدول جو
- دادگری
- عمل دادگر عدالت، حکومت به عدل و داد
- دادگری
- عمل دادگر، حکم کردن به عدل و داد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ظلم ستم تعدی مقابل دادگری
بی عدالتی
ظلم، ستم، تعدی، بی قانونی
قضاوت
آنکه داد مظلوم از ظالم بستاند، داد گیرنده، انتقام گیرنده
عادل
داد دهنده، عادل، داد گیرنده، باری تعالی
معماری
نجاری
تولید مثل
تسلی، تسلیت
بصری، آوو
ریاضی
حقوقی
احقاق
استقامت پا برجایی، اعتبار
حالت و چگونگی دلدار، معشوقگی، معشوق بودن
چای قند پهلو، دشلمه
سزاوار تماشا، در خور نظاره
روشگری
باد صبا، باد برین
مجرای باد در دیوار یا بام خانه
عمل و شغل دهدار
هماهنگی دمسازی، پرده ایست مرکب از مقام عراق و اصفهان، نوعی از ساز هوایی (ساز بادی)
فراخی گشادگی وسعت