جدول جو
جدول جو

معنی دادخواهی - جستجوی لغت در جدول جو

دادخواهی
عمل داد خواه به حاکم یا قاضی شکایت بردن تظلم
تصویری از دادخواهی
تصویر دادخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
دادخواهی
عمل دادخواه، به حاکم یا قاضی شکایت بردن، تظلم
تصویری از دادخواهی
تصویر دادخواهی
فرهنگ فارسی معین
دادخواهی
از کسی نزد حاکم یا قاضی شکایت بردن و درخواست دفع ظلم کردن، تظلم
تصویری از دادخواهی
تصویر دادخواهی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دادخواه
تصویر دادخواه
شاکی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دادخواه
تصویر دادخواه
دادخواهنده، طالب عدل و داد، در علم حقوق کسی که به او ظلم شده باشد و دادخواهی کند، کسی که دادخواست به دادگاه بدهد و خواهان دادرسی باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دادخواه
تصویر دادخواه
کسی که به او ظلم شده و تقاضای رسیدگی می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دادخواست
تصویر دادخواست
عرض حال، مطالبه، شکایت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وا خواهی
تصویر وا خواهی
اعتراض
فرهنگ واژه فارسی سره
کسی که به سبب ظلمی که بر او آمده داد خواهی کند آنکه به دادگاه داد خواست دهد مظلوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خودخواهی
تصویر خودخواهی
خودخواه بودن، خودپسندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادخواری
تصویر شادخواری
شادی، خوش گذرانی، باده گساری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وا خواهی
تصویر وا خواهی
عمل وا خواست اعتراض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادخواست
تصویر دادخواست
((خا))
عرضحال، نوشته ای که به موجب آن از دادگاه تقاضای رسیدگی به امری می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دادخواست
تصویر دادخواست
داد خواستن، در علم حقوق نامه ای که دادخواه به دادگاه بنویسد و دادخواهی کند، عرض حال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خودخواهی
تصویر خودخواهی
Selfishness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ความเห็นแก่ตัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
আত্মকেন্দ্রিকতা
دیکشنری فارسی به بنگالی