معنی دادخواست - فرهنگ فارسی معین
معنی دادخواست
- دادخواست((خا))
- عرضحال، نوشته ای که به موجب آن از دادگاه تقاضای رسیدگی به امری می شود
تصویر دادخواست
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دادخواست
دادخواست
- دادخواست
- داد خواستن، در علم حقوق نامه ای که دادخواه به دادگاه بنویسد و دادخواهی کند، عرض حال
فرهنگ فارسی عمید
زادخواست
- زادخواست
- زادخوست. (ناظم الاطباء). رجوع به زادخوست شود
لغت نامه دهخدا
در خواست
- در خواست
- در خواستن خواستن خواهش، نوشته ای که در آن چیزی خواسته یا پیشنهاد شود
فرهنگ لغت هوشیار