خیسانیدن. (ناظم الاطباء). ترنهادن. فرغاردن. فرغاریدن. شیبانیدن. شیوانیدن. آغاردن. آغاریدن. بیاغاریدن. آغوندن. نقوع. نقع. (یادداشت مؤلف). آغشتن و قرار دادن در مایعی تر نهادن، سخت تر کردن. خیس کردن. (یادداشت مؤلف). انقاع
خیسانیدن. (ناظم الاطباء). ترنهادن. فرغاردن. فرغاریدن. شیبانیدن. شیوانیدن. آغاردن. آغاریدن. بیاغاریدن. آغوندن. نقوع. نقع. (یادداشت مؤلف). آغشتن و قرار دادن در مایعی تر نهادن، سخت تر کردن. خیس کردن. (یادداشت مؤلف). انقاع