جدول جو
جدول جو

معنی خودرو - جستجوی لغت در جدول جو

خودرو
اتومبیل، ماشین
تصویری از خودرو
تصویر خودرو
فرهنگ واژه فارسی سره
خودرو
((~. رُ))
اتومبیل، آنچه که به خودی خود راه بیفتد
تصویری از خودرو
تصویر خودرو
فرهنگ فارسی معین
خودرو
((~. رُ))
گیاهی که به خودی خود روییده شود، کسی که تعلیم و تربیتی ندیده
تصویری از خودرو
تصویر خودرو
فرهنگ فارسی معین
خودرو
هر نوع وسیلۀ نقلیه ای که با موتور حرکت می کند، به ویژه اتومبیل
تصویری از خودرو
تصویر خودرو
فرهنگ فارسی عمید
خودرو
ویژگی گیاهی که تخم آن را نکاشته باشند و به خودی خود روییده باشد، خودرسته، کنایه از ویژگی کسی که بدون تعلیم و تربیت رشد کرده باشد
تصویری از خودرو
تصویر خودرو
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوشرو
تصویر خوشرو
بشاش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خوبرو
تصویر خوبرو
خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشرو
تصویر خوشرو
زیبارو، جمیل، خوش صورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جودرو
تصویر جودرو
فصل درو کردن جو، دروکنندۀ جو، کنایه از تهی دست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خودروگاه
تصویر خودروگاه
پارکینگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خودرو کروکی
تصویر خودرو کروکی
خودرو روباز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راننده خودرو
تصویر راننده خودرو
Motorist
دیکشنری فارسی به انگلیسی