جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خودروگاه

خوردنگاه

خوردنگاه
جای خوردن. مأکل. خوردنگه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خورنگاه

خورنگاه
جای طعام خوردن، اتاق ناهارخوری، قسمتی از کاخ یا کوشک که جای غذا خوردن پادشاه و کسان او بوده است
خورنگاه
فرهنگ فارسی عمید

خودخواه

خودخواه
کسی که فقط خود را می خواهد و خود را برتر از دیگران می داند، خودپرست
خودخواه
فرهنگ فارسی عمید

خورنگاه

خورنگاه
کاخ باشکوه، نام قصر باشکوهی در جده که به دستور پادشاه آن نعمان برای بهرام گور ساخته شد، خورنق
خورنگاه
فرهنگ فارسی معین