ویژگی دستگاهی که بدون نیاز به انسان کار خود را انجام می دهد، اتوماتیک، کنایه از کسی که بدون دستور دیگران کارهای مربوط به خود را خوب انجام می دهد، نوعی قلم استوانه ای شکل حاوی جوهر غلیظ
ویژگی دستگاهی که بدون نیاز به انسان کار خود را انجام می دهد، اتوماتیک، کنایه از کسی که بدون دستور دیگران کارهای مربوط به خود را خوب انجام می دهد، نوعی قلم استوانه ای شکل حاوی جوهر غلیظ
آنچه پیش خود کار می کند و احتیاج بمراقبت ندارد. آنکه کار کردن او امر و گفتن لازم ندارد و خود آن کاری که باید کرد در موقع خود کند. (یادداشت مؤلف). - قلم خودکار، قلمی که احتیاج بدوات ندارد و با ماده ای که از ابتداء داخل آن است نوشتن انجام می دهد. - ماشین خودکار، ماشینی که احتیاج به مراقبت کارگر ندارد و خود کار خود را انجام می دهد
آنچه پیش خود کار می کند و احتیاج بمراقبت ندارد. آنکه کار کردن او امر و گفتن لازم ندارد و خود آن کاری که باید کرد در موقع خود کند. (یادداشت مؤلف). - قلم خودکار، قلمی که احتیاج بدوات ندارد و با ماده ای که از ابتداء داخل آن است نوشتن انجام می دهد. - ماشین خودکار، ماشینی که احتیاج به مراقبت کارگر ندارد و خود کار خود را انجام می دهد
دارندۀ خون، قاتل، (ناظم الاطباء) (از آنندراج) : از خجلت رخ تو که خوندار لاله است گلها بزیر شهپر مرغان خزیده اند، میرزا صائب (از آنندراج)، غارتگر جنت از بر و دوش خوندار خلایق از بناگوش، واله هروی، ، وارث مقتول، (ناظم الاطباء) (آنندراج) : کشته گر کشتی ظهوری دیده را هیچ جرمی نیست دل خوندار تست، ظهوری (از آنندراج)، خوندار کشتگان وفا غیر یار نیست خونم حنای پای تو شد پایمال شد، تأثیر (از آنندراج)، اگر فسانۀ طفلان شدی نصیر مرنج که طفل اشک تو خوندار یک جهان راز است، نصیرای بدخشانی (از آنندراج)، خوندار بخوبی نکند آنچه به دل کرد چشمان تو هنگام نگه از مژه کاری، میرصیدی (از آنندراج)، ، باغیرت، باحمیت، رگدار
دارندۀ خون، قاتل، (ناظم الاطباء) (از آنندراج) : از خجلت رخ تو که خوندار لاله است گلها بزیر شهپر مرغان خزیده اند، میرزا صائب (از آنندراج)، غارتگر جنت از بر و دوش خوندار خلایق از بناگوش، واله هروی، ، وارث مقتول، (ناظم الاطباء) (آنندراج) : کشته گر کشتی ظهوری دیده را هیچ جرمی نیست دل خوندار تست، ظهوری (از آنندراج)، خوندار کشتگان وفا غیر یار نیست خونم حنای پای تو شد پایمال شد، تأثیر (از آنندراج)، اگر فسانۀ طفلان شدی نصیر مرنج که طفل اشک تو خوندار یک جهان راز است، نصیرای بدخشانی (از آنندراج)، خوندار بخوبی نکند آنچه به دل کرد چشمان تو هنگام نگه از مژه کاری، میرصیدی (از آنندراج)، ، باغیرت، باحمیت، رگدار
آنکه خبر از امری دارد: مطلع آگاه، فرمانی است که سرباز یا ورزشکار بر اثر آن باید دو کف پاها را بهم چسبانده راست و مستقیم بایستد بطوریکه سنیه پیش و شکم عقب و سر بالا باشد
آنکه خبر از امری دارد: مطلع آگاه، فرمانی است که سرباز یا ورزشکار بر اثر آن باید دو کف پاها را بهم چسبانده راست و مستقیم بایستد بطوریکه سنیه پیش و شکم عقب و سر بالا باشد