خواهشمند (خوا / خا هَِ مَ) مستدعی. ملتمس. طالب. (یادداشت بخط مؤلف). متقاضی، آرزومند. مشتاق. (ناظم الاطباء) ادامه... مستدعی. ملتِمس. طالب. (یادداشت بخط مؤلف). متقاضی، آرزومند. مشتاق. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
خواهشمند ((~. مَ)) درخواست کننده، متقاضی ادامه... درخواست کننده، متقاضی تصویر خواهشمند فرهنگ فارسی معین