جدول جو
جدول جو

معنی خواردن - جستجوی لغت در جدول جو

خواردن
(رُ دَ)
خوردن. (آنندراج). تناول کردن، شرب کردن. نوشیدن. آشامیدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خواردن
تناول کردن، خوردن
تصویری از خواردن
تصویر خواردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خواندن
تصویر خواندن
قرائت کردن، مطالعه کردن
دعوت کردن به مهمانی
آواز خواندن
تحصیل کردن، درس خواندن
کسی را صدا زدن، احضار کردن
فرا گرفتن، آموختن
مطابق و هماهنگ بودن مثلاً این امضا با امضای او نمی خواند
کنایه از دریافتن مثلاً از چشم هایش خواندم که غم بزرگی در دل دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گواردن
تصویر گواردن
خوب هضم شدن، هضم شدن غذا در معده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوارتن
تصویر خوارتن
فروتن، افتاده، متواضع، خاکی، بی تکبر
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران واقع در 6هزارگزی جنوب باختر تجریش و دوهزارگزی ونک. این دهکده دردامنۀ کوه قرار دارد با هوای سرد. آب آن از دو رشته قنات است و در بهار از رود خانه اوین و درکه نیز مشروب میشود. محصول آن غلات و بنشن و یونجه و یک باغ اربابی نیز دارد. شغل اهالی زراعت و ژاکت و شال پشمی بافی است. چناری کهن سال بدانجا است. از ونک میتوان بدان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
آنکه دین او خوار و پست است. فحش گونه ای است، نظیر: لامذهب، بدمذهب: و مزدک خواردین لعنهاﷲ در روزگار او پدید آمد. (فارسنامۀ ابن البلخی)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
جمع واژۀ خوران. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
پاک کردن زمین و باغ از گیاه ناسودمند. (یادداشت بخط مؤلف) ، پیراستن درخت از شاخ کج و بی ثمر. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
تلاوت کردن، قرائت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوارتن
تصویر خوارتن
خاضع فروتن، ذلیل، ریاضت کشیده مسلط بر هوای نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواردن
تصویر گواردن
خوب هضم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواردن
تصویر گواردن
((گُ دَ))
هضم شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
((خا دَ))
قرائت کردن، آواز خواندن، دعوت کردن، آموختن، یاد گرفتن، فهمیدن، تشخیص دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
قراءةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
lire, chanter, chantant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
読む , 歌う , 唱えている
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
پڑھنا , گانا , پڑھنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
পড়া , গান গাওয়া , গান গাওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
kusoma, kuimba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
okumak, şarkı söylemek, zikir yapan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
읽다 , 노래하다 , 노래하는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
पढ़ना , गाना , गा रहे
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
לקרוא , לשיר , מזמר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
читать , петь , поющий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
membaca, bernyanyi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
อ่าน , ร้องเพลง , ร้องเพลง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
lezen, zingen, zingend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
leggere, cantare, cantando
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
ler, cantar, cantando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
阅读 , 唱歌 , 唱诵的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
czytać, śpiewać, śpiewający
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
читати , співати , співаючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
lesen, singen, singend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خواندن
تصویر خواندن
leer, cantar, cantando
دیکشنری فارسی به اسپانیایی