جدول جو
جدول جو

معنی خماشات - جستجوی لغت در جدول جو

خماشات(خَ)
کینه ها. دشمنی های دیرینه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خماشات(خُ)
جمع واژۀ خماشه
لغت نامه دهخدا
خماشات
کینه ها و دشمنی های دیرینه
تصویری از خماشات
تصویر خماشات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خسارات
تصویر خسارات
خسارت، ضرر کردن، زیان دیدن، زیان، غرامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مماشات
تصویر مماشات
با هم راه رفتن، مدارا کردن، با کسی همراهی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانات
تصویر امانات
امانت، امین بودن، مقابل خیانت، راستی و درستکاری، جمع امانات، مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه، دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگه داری کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرافات
تصویر خرافات
مجموع اعتقادات یا اعمال ناشی از نادانی، ترس از ناشناخته ها، اعتقاد به جادو و بخت، درک نادرست برخی علت و معلول ها و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امارات
تصویر امارات
اماره ها، نشانه ها، جمع واژۀ اماره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امارات
تصویر امارات
امارت ها، ولایت ها، جمع واژۀ امارت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ممارات
تصویر ممارات
جنگ کردن، جدال کردن، پیکار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سماوات
تصویر سماوات
سماها، آسمان ها، جمع واژۀ سما
فرهنگ فارسی عمید
(خِ)
جمع واژۀ خماله. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). رجوع به خمله شود
لغت نامه دهخدا
(قُ)
جمع واژۀ قماش: و در میان آنها قماشات پیرزنی دیدند. (جهانگشای جوینی).
مردم نبود صورت مردم حکمااند
دیگر خس و خارند و قماشات و دغااند.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(مُ)
با کسی رفتن و همراهی کردن. (غیاث اللغات) ، مدارا. (ناظم الاطباء).
- مماشات کردن، همراهی کردن در رفتار با کسی.
- ، مدارا کردن. رجوع به مماشاه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سماوات
تصویر سماوات
جمع سما، آسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیالات
تصویر خیالات
پندارها جمع خیال توهمات، تخیلات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمامات
تصویر شمامات
خوشبویه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماهان
تصویر خماهان
نوعی سنگ سخت و تیزه مایل بسرخی حجر حدیدی صندل جدیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمارات
تصویر عمارات
جمع عمارت، ساختمانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمانیات
تصویر خمانیات
بداغیان گل دنبه ای ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفاشیات
تصویر خفاشیات
شواکیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلاشان
تصویر خلاشان
دشمنان، مفسدان، حاسدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسارات
تصویر خسارات
جمع خسارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرافات
تصویر خرافات
حکایتهای شب، سخنان پریشان و نامربوط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرابات
تصویر خرابات
شرابخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امارات
تصویر امارات
فرمانروائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانات
تصویر امانات
جمع امانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمادات
تصویر جمادات
بر بستگان جمع جماد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمارات
تصویر جمارات
جمع جمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جماعات
تصویر جماعات
جمع جماعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مماشات
تصویر مماشات
با کسی رفتن و همراهی کردن، مدارا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قماش، پارچه ها مانه ها کالاها خنزر پنزرها جمع قماش کالا مال التجاره: در کاروان میان انبوهی فرود آی و قماشات جای انبوه بنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمادات
تصویر عمادات
ستون های ساختمان ستون ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مماشات
تصویر مماشات
((مُ))
مدارا کردن با کسی، با هم راه رفتن
فرهنگ فارسی معین
اهمال، تسامح، سازگاری، سازش، مدارا، مسامحه، معاطله، مماطله، نرمی، همراهی
فرهنگ واژه مترادف متضاد