موضعی است در راه ربذه. (منتهی الارب). تپه هائی است سفیدبه قفار که بر سر راه آنکه از جانب نخل طریق ربذه بپیماید، قرار میگیرد. و نام آن در ابیات زیر آمده: نظرت الیها و هی تحدی عشیه فاتبعتهم طرفی حیث تیمما تروع باکناف الافاهید عیرها نعاما و حقبا بالفدافد صیما ظعائن یشفین السقیم من الجوی به و یخبلن الصحیح المسلّما. (از معجم البلدان) ، واقع و حادث شده بودن. رخ داده بودن: مرا کار افتاده بود آن زمان زدم بانگ بر لشکر بدگمان. فردوسی
موضعی است در راه ربذه. (منتهی الارب). تپه هائی است سفیدبه قفار که بر سر راه آنکه از جانب نخل طریق ربذه بپیماید، قرار میگیرد. و نام آن در ابیات زیر آمده: نظرت الیها و هی تحدی عشیه فاتبعتهم طرفی حیث تیمما تروع باکناف الافاهید عیرها نعاما و حقبا بالفدافد صیما ظَعائِن ُ یشفین السقیم من الجوی به و یخبلن الصحیح المسلّما. (از معجم البلدان) ، واقع و حادث شده بودن. رخ داده بودن: مرا کار افتاده بود آن زمان زدم بانگ بر لشکر بدگمان. فردوسی
نام یکی از شهرهای آرمنیه است که آن به ابتدا شهر بزرگی بوده و بعدها کوچک گردیده است. حقوق دیوانی این شهر پنج هزاروسیصد دینار است. (از نزهه القلوب چ دبیرسیاقی ص 118) نام دیهی است از دیهای بخارا. این نام عجمی است
نام یکی از شهرهای آرمنیه است که آن به ابتدا شهر بزرگی بوده و بعدها کوچک گردیده است. حقوق دیوانی این شهر پنج هزاروسیصد دینار است. (از نزهه القلوب چ دبیرسیاقی ص 118) نام دیهی است از دیهای بخارا. این نام عجمی است
چیزی که خدا بخشنده است و کس را در آن دخلی نباشد. (آنندراج). فطری. جبلی. موهوبی: گفت کافر خدای داد بمن این خداداد شاد باد بمن. نظامی. خوب رویان جهانی همه زیور بستند دلبرماست که با حسن خداداد آمد. حافظ (از آنندراج). چه سازد صنعت مشاطه با حسن خدادادش ز طوق قمریان خلخال داده سرو آزادش. صائب (از آنندراج). - امثال: خریت بهرۀ خداداد است
چیزی که خدا بخشنده است و کس را در آن دخلی نباشد. (آنندراج). فطری. جبلی. موهوبی: گفت کافر خدای داد بمن این خداداد شاد باد بمن. نظامی. خوب رویان جهانی همه زیور بستند دلبرماست که با حسن خداداد آمد. حافظ (از آنندراج). چه سازد صنعت مشاطه با حسن خدادادش ز طوق قمریان خلخال داده سرو آزادش. صائب (از آنندراج). - امثال: خریت بهرۀ خداداد است
دهی است از دهستانهای هفتگانه بخش ششتمد شهرستان سبزوار. این دهستان در شمال باختری کوه میش واقع و محدود است از شمال بدهستان زمج، از جنوب به بخش بردسکن از شهرستان کاشمر، از خاور بدهستان شامات، از باختر بدهستان همائی و فروغن. راه جدیدالاحداث و شوسۀ سبزوار و کاشمر از این دهستان عبور می نماید. موقعیت دهستان کوهستانی و هوای آن سرد و بر اثر جریان چشمه های متعدد باغهای زیادی دارد و چون درخت توت زیادی بدانجاست مقدار زیادی پیلۀ ابریشم هر سال تهیه می کند. این دهستان در کوهستان واقع و از جهت مرطوب بودن محل، درخت بادام دیمی زیادی دارد و نیز محصول باغهای انگور آن شیره سفید بسیار مطبوع است که به نقاط دیگر بفروش می رسانند. خواشید از 22 آبادی تشکیل شده و مجموع نفوس آن 6741 تن می باشد. قراء مهم آن عبارتند از بجدن با 985 تن سکنه و استاج با 811 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستانهای هفتگانه بخش ششتمد شهرستان سبزوار. این دهستان در شمال باختری کوه میش واقع و محدود است از شمال بدهستان زمج، از جنوب به بخش بردسکن از شهرستان کاشمر، از خاور بدهستان شامات، از باختر بدهستان همائی و فروغن. راه جدیدالاحداث و شوسۀ سبزوار و کاشمر از این دهستان عبور می نماید. موقعیت دهستان کوهستانی و هوای آن سرد و بر اثر جریان چشمه های متعدد باغهای زیادی دارد و چون درخت توت زیادی بدانجاست مقدار زیادی پیلۀ ابریشم هر سال تهیه می کند. این دهستان در کوهستان واقع و از جهت مرطوب بودن محل، درخت بادام دیمی زیادی دارد و نیز محصول باغهای انگور آن شیره سفید بسیار مطبوع است که به نقاط دیگر بفروش می رسانند. خواشید از 22 آبادی تشکیل شده و مجموع نفوس آن 6741 تن می باشد. قراء مهم آن عبارتند از بجدن با 985 تن سکنه و استاج با 811 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)