جدول جو
جدول جو

معنی خطرب - جستجوی لغت در جدول جو

خطرب
(خُ رُ)
مفتری. دروغگو. (از منتهی الارب) (از تاج العروس). منه: رجل خطرب، مرد مفتری دروغگوی. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
خطرب
دروغگو ی، چفته بند (چفته بهتان تهمت)
تصویری از خطرب
تصویر خطرب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خطره
تصویر خطره
خطرت، هر اندیشه ای که بر ذهن وارد می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطیب
تصویر خطیب
کسی که خطبه می خواند، سخنران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
مخاطب قرار دادن کسی، با کسی رویاروی سخن گفتن، عنوان، لقب، حکم
فرهنگ فارسی عمید
نوعی بیماری روانی که بیمار حالت مالیخولیایی پیدا می کند و به فلج و لرزش اندام مبتلا می شود. علت آن سیفلیس ارثی یا بیماری دیگر است، فلج، مصروع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطوب
تصویر خطوب
خطب ها، کارهای بزرگ، امرهای عظیم، جمع واژۀ خطب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطرب
تصویر مطرب
به طرب آورنده، نوازنده، خواننده، رقاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطرت
تصویر خطرت
هر اندیشه ای که بر ذهن وارد می شود، در تصوف هر اندیشه ای که بر ذهن سالک وارد می شود
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
افترا کردن و دروغ گفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تقول و گفتن چیزی را که واقع نشده باشد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ طَ رِ)
تنگ معاش. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آنکه به تنگی و سختی زیست می کند. (ناظم الاطباء) ، مفتری و دروغ گوی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به خطربه شود
لغت نامه دهخدا
سرود گوی، آنکه دیگری را به خوش صدایی و غنا بطرب آورد، رامشگر، رامشی
فرهنگ لغت هوشیار
دزد، موش، گرگ گر، بددل فرومایه، شبتاب ازکرمان، خودلرز ازبیماری ها، خارچسب ازگیاهان، پری زدگی از بیماری ها ناخوشیی که با حرکات متوالی اندامها و لرزش اعضا و فلج و عدم کنترل عضلات بدن همراه است. علتش سیفیلیس ارثی یا یک عفونت حاد می تواند باشد، روماتیسم مفصلی نیز یکی از عوامل تولید این عارضه است. این ناخوشی بیشتر اطفال بین سنین 5 تا 15 سالگی را مبتلی می کند (خصوصا دختران باین بیماری بیشتر مبتلی می شوند)، مداوای آن غالبا با املاح آرسنیک یا آنتی پیرین به عمل می آید و در صورت نداشتن ناراحتی قلبی کلرال نیز مفید است و نیز تزریق محلول 25 سولفات دو منیزی به مقدار 5 سانتیمتر مکعب هر دو روز مرتبه دارای اثر نیکو است و بهتر از همه بهبود وضع تغذیه مریض است، مصروع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطرب
تصویر تطرب
شادمانگی، سرود خوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنرب
تصویر خنرب
اهریمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرطب
تصویر خرطب
گول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
در خطبه تصرف داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
بدل گذشتن، چیزی که که بر دل گذرد از احکام طریقت، قلب (باعتبار تسمیه حال باسم محل)، ادعیه ای که خوانده شود، جمع خطرات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع خطب، کارهای بزرگ جاورها پایگاه ها کارهای خرد جمع خطب کارهای بزرگ کارهای سخت
فرهنگ لغت هوشیار
سخنران، نوشته خوان، اندرز گوی انجمنیک خواستگار مردی که زن می خواهد مرد خطبه خوان سخنران، واعظ، جمع خطباء (خطبا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خارب
تصویر خارب
دزد، شتر دزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطرب
تصویر مطرب
((مُ رِ))
آوازخوان، نوازنده، رقاص، کسی که در کار طرب باشد
فرهنگ فارسی معین
((قُ رُ))
ناخوشی ای که با حرکات متوالی اندام ها و لرزش اعضا و فلج و عدم کنترل عضلات بدن همراه است، مصروع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
((خِ))
سخنی که رویاروی گفته شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
((خَ طّ))
بسیار خطاب کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطره
تصویر خطره
((خَ رَ یا رِ))
به دل گذشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطیب
تصویر خطیب
((خَ))
واعظ، سخنران، جمع خطباء
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
سخن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خطیب
تصویر خطیب
سخنران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
Allocution
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
речь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
Ansprache
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
промова
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
przemówienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
讲话
دیکشنری فارسی به چینی