جدول جو
جدول جو

معنی خصمی - جستجوی لغت در جدول جو

خصمی
(خَ)
دشمنی. (از ناظم الاطباء) :
خصمی خود یاری حق کردن است.
نظامی.
خصمی کژدم بتر از اژدهاست
کاین ز تو پنهان بود آن برملاست.
نظامی.
اگر شبی پیرزنی در خانه بی برگ خفته باشد، دامن تو گیرد و بر تو خصمی کند. (از تذکره الاولیای عطار). گفت: با خدای یار باش در خصمی نفس خویش، نه با نفس یار باش در خصمی خدای. (تذکرهالاولیای عطار). ملک پرسید: که موجب خصمی اینان در حق تو چیست ؟ (گلستان سعدی).
گر همه خلق بخصمی بدرآیند یکی را
چه تفاوت کند آنرا که تو مولا و نصیری.
سعدی (خواتیم)
لغت نامه دهخدا
خصمی
دشمنی
تصویری از خصمی
تصویر خصمی
فرهنگ لغت هوشیار
خصمی
دشمنی، عداوت، خصومت، عناد
متضاد: رفاقت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ختمی
تصویر ختمی
(دخترانه)
گیاهی علفی، پایا، و زینتی از خانواده پنیرک که گلهای درشت دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خصما
تصویر خصما
خصیم ها، دشمن ها، جمع واژۀ خصیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطمی
تصویر خطمی
گل ختمی، گیاهی از تیرۀ پنیرکیان با ساقۀ ضخیم، برگ های پهن و گل های درشت صورتی یا مایل به ارغوانی، انجل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خصیم
تصویر خصیم
دشمن، آنکه بدی و زیان کس دیگر را بخواهد و کینه از او در دل داشته باشد، بدخواه، عدو، خصم
فرهنگ فارسی عمید
(خَ مَ)
تثنیۀ خصم. (یادداشت مؤلف). دو خصم. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خصما
تصویر خصما
جمع خصیم دشمنان پیکار جویان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیمی
تصویر خیمی
تاژدوز تاژ فروش چادر فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصیم
تصویر خصیم
دشمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرمی
تصویر خرمی
شادمانی، خوشحالی، سرور
فرهنگ لغت هوشیار
انجل غسل هم آوای زرد از گیاهان فارسی گویان خطمی خوانند گیاهی است ازتیره پنیرکیان که دارای گونه های دایمی و نیز یکساله است و بحد وفور در ایران روییده و کشت میشود. ساقه اش ضخیم و بلند برگهایش پهن و ستبر و ریشه ای دراز و دوکی شکل و آبدار است. ریشه آن در پزشکی مستعمل است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامی
تصویر خامی
ناآزمودگی، بی تجربگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطمی
تصویر خطمی
((خَ یا خِ یّ))
گیاهی از تیره پنیرکیان، دارای ساقه ضخیم و بلند، برگ هایش پهن و ستبر و ریشه اش دراز و دوکی شکل و آبدار است. ریشه آن در پزشکی مصرف فراوان دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خصیم
تصویر خصیم
((خَ))
دشمن، جمع خصماء
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خامی
تصویر خامی
Crudeness, Rawness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudesse, crudité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خامی
تصویر خامی
sertlik, hamlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خامی
تصویر خامی
거칠기 , 거칠음
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خامی
تصویر خامی
粗さ , 生の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خامی
تصویر خامی
גסות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خامی
تصویر خامی
क्रूरता , कच्चापन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خامی
تصویر خامی
kekasaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خامی
تصویر خامی
ความหยาบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خامی
تصویر خامی
грубость , сырость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خامی
تصویر خامی
ruwheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudeza, crudeza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudezza, crudo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudeza, crueza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خامی
تصویر خامی
粗糙
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خامی
تصویر خامی
szorstkość, surowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خامی
تصویر خامی
грубість , сирість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خامی
تصویر خامی
Rauheit, Rohheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خامی
تصویر خامی
ukatili, ukali
دیکشنری فارسی به سواحیلی