- خشافه
- رهبری
معنی خشافه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آگاهی یافتن، ترسیدن، بالاتر بودن
درشتی زبری
سخن بیهوده و یاوه
رهبری
دور ریختنی، فرومایه (خشار برابربا رفته یا روفته و پیراسته پارسی است)
جانشینی مونث خلاق. یا قدرت خلاقه. نیرویی که موجب خلق آثار بدیع گردد
پیشاهنگی
هوله آبچین لنگ
هر یک از خرافات
پارسی تازی گشته خوشاب
تشنه
شیاف، هر داروی جامد و مخروطی شکل که برای معالجه در مقعد داخل می کنند، شاف، فرزجه
آن چه زنان به خود برگیرند، شیاف، فرزجه، پرزه، پرزگ