جدول جو
جدول جو

معنی خستگی - جستجوی لغت در جدول جو

خستگی
جراحت، جرح، ریش
تصویری از خستگی
تصویر خستگی
فرهنگ لغت هوشیار
خستگی
((خَ تِ))
زخم، جراحت، رنجیده بودن از کار بسیار
تصویری از خستگی
تصویر خستگی
فرهنگ فارسی معین
خستگی
خسته بودن، جراحت
تصویری از خستگی
تصویر خستگی
فرهنگ فارسی عمید
خستگی
Exhaustion, Tiredness, Weariness, Jadedness
تصویری از خستگی
تصویر خستگی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خستگی
истощение , пресыщенность , усталость , усталость
دیکشنری فارسی به روسی
خستگی
Erschöpfung, Überdruss, Müdigkeit, Ermüdung
دیکشنری فارسی به آلمانی
خستگی
виснаження , втома
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خستگی
wyczerpanie, znużenie, zmęczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
خستگی
疲劳 , 厌倦 , 疲倦
دیکشنری فارسی به چینی
خستگی
exaustão, cansaço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خستگی
esaurimento, stanchezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خستگی
agotamiento, cansancio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خستگی
épuisement, lassitude, fatigue
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خستگی
uitputting, vermoeidheid
دیکشنری فارسی به هلندی
خستگی
ความเหนื่อยล้า , ความเหนื่อยหน่าย , ความเหนื่อยล้า , ความเหนื่อยล้า , ความเหนื่อยล้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
خستگی
kelelahan, kejenuhan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
خستگی
إرهاقٌ , إرهاق , تعبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
خستگی
थकावट , थकान
دیکشنری فارسی به هندی
خستگی
תשישות , תשישות , עייפות , עֲיֵיפוּת
دیکشنری فارسی به عبری
خستگی
疲労 , 疲れ , 疲労感
دیکشنری فارسی به ژاپنی
خستگی
피로 , 피로감 , 피로
دیکشنری فارسی به کره ای
خستگی
tükenme, bıkkınlık, yorgunluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
خستگی
uchovu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
خستگی
অবসাদ , ক্লান্তি , ক্লান্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
خستگی
تھکن
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بستگی
تصویر بستگی
رابطه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بستگی
تصویر بستگی
ارتباط وپیوستگی، رابطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجستگی
تصویر خجستگی
میمنت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رستگی
تصویر رستگی
خلاص، شفا، رهائی، حالت و چگونگی رسته، رستگاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجستگی
تصویر خجستگی
سعادت، نیکبختی، مبارکی، فرخی و فرخندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفتگی
تصویر خفتگی
خوابیدگی حالت خواب، سستی رخوت (اندام)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سختگی
تصویر سختگی
صلابت و درشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجستگی
تصویر خجستگی
خجسته بودن، میمنت، مبارکی، برای مثال خلاف کردن او سخت ناخجسته بود / مکن خلاف و دل از ناخجستگی برهان (عنصری - ۲۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بستگی
تصویر بستگی
بند شدن، بسته شدن، پیوستگی، ارتباط، خویشی و قرابت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بستگی
تصویر بستگی
((بَ تِ))
رابطه، ارتباط، پیوستگی، استواری و استحکام، عقد، بند، علاقه
فرهنگ فارسی معین