- خسارت
- زیان، زیانکاری
معنی خسارت - جستجوی لغت در جدول جو
- خسارت
- زیان، ضرر
- خسارت
- ضرر کردن، زیان دیدن، زیان، غرامت
- خسارت ((خَ رَ))
- زیانکاری، زیانمندی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در بند کردن
بردگی
گستاخی و تجاوز از حد خود، تهور و دلیری
پرده نشینی پرده نشینی (زن) مخدره بودن
شرمگینی، نگهبانی، زینهار
فرومایگی، حقارت
گمراهی ویزار ویزایش زیانمندی، گمراهی
جمع خسارت
خسیس بودن، فرومایگی، پستی، ناکسی
دلیری، بی باکی، بی پروایی، گستاخی
خسارت، ضرر کردن، زیان دیدن، زیان، غرامت
مسکنت و درویشی و فقر
اسیر و گرفتار بودن
Captivity
Audacity, Boldness, Presumptuousness
Miserliness
дерзость , смелость
скупость
Gefangenschaft
Dreistigkeit, Kühnheit
Geizigkeit
неволя
зухвалість , сміливість
скупість
niewola
zuchwałość, odwaga