خدارت خدارت عصمت. پاکدامنی. پرده نشینی. پارسایی. (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات) ، حیاء. شرمساری. (از ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
ادارت ادارت اواره دیوان، چرخاندن گرداندن گردانیدن، گرد کردن گرد گرداندن چرخانیدن، گردیدن، مبت به علت دوار شدن، کار گردانی مدیری راه بردن کاری و دستگاهی نظم و نسق دادن سرپرستی کردن فرهنگ لغت هوشیار