جدول جو
جدول جو

معنی خرور - جستجوی لغت در جدول جو

خرور
راننده و برنده خر خربنده خرکچی
تصویری از خرور
تصویر خرور
فرهنگ لغت هوشیار
خرور
خرکچی، آنکه خر کرایه می دهد
تصویری از خرور
تصویر خرور
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خروش
تصویر خروش
(پسرانه)
فریاد، بانگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خاور
تصویر خاور
(دخترانه)
مشرق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرور
تصویر پرور
(دخترانه)
ریشه پروردن، دارای پر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سرور
تصویر سرور
(دخترانه و پسرانه)
رئیس، پیشو، شادمانی، خوشحالی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از غرور
تصویر غرور
ابرخویشی، باد، برتنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خروش
تصویر خروش
اعتراض، طغیان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برور
تصویر برور
باردار ومیوه دار، مثمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درور
تصویر درور
بازار گرمی، نرم شدن، خویرانی (خوی عرق)، خازروانی (خاز خمیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذرور
تصویر ذرور
داوری سوده داروی چشم، نمک خوراک، پرگنه بویه ای است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرور
تصویر شرور
بد نهاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خروج
تصویر خروج
برون رفت، برونروی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرور
تصویر مرور
بازبینی، بازنگری، رفت و آمد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خاور
تصویر خاور
مشرق، شرق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرور
تصویر سرور
آقا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زرور
تصویر زرور
جمع زر، دگمه ها گویک های گریبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثرور
تصویر ثرور
پرشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرور
تصویر جرور
خار پشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرور
تصویر حرور
حرارت، گرماها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدور
تصویر خدور
کیک کک، مگس جمع خدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ختور
تصویر ختور
فریب دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطور
تصویر خطور
دلگذر آن چه به دل گذرد، یاد کرد بیاد آمدن بدل گذشتن بخاطر آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
خروب: پارسی تازی گشته خرنوب درختی است از تیره پروانه واران شبیه بدرخت گردو و دارای گلهای زرد. میوه اش در غلافی دراز شبیه باقلا جای دارد. طعم آن شیرین است و از آن رب سازند، قسمی از آن بوته ایست مرتفع و خاردار دارای شاخه های متفرق و گلهای زرد رنگ خرنوب نبطی، خرنوب یا خرنوب شامی. واحد وزن معادل یک قیراط بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروار
تصویر خروار
300 کیلو، صد من، بار خر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خضور
تصویر خضور
سبز، سبز شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خریر
تصویر خریر
آواز کردن بهنگام خواب یا بهنگام جنگی، بانگ کردن آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروه
تصویر خروه
خروس، تاج خروس
فرهنگ لغت هوشیار
باد سرد، جمع خرق، درزها چاک ها، سوراخ ها جمع خرق. درزها چاکها، سوراخها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروف
تصویر خروف
بره نر گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروع
تصویر خروع
زن بد کار کرچک بید انجیر از گیاهان کرچک بید انجیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروش
تصویر خروش
بانگ و فریاد بی گریه
فرهنگ لغت هوشیار
مرغ نر خانگی از راسته ماکیان که دارای نژاد های مختلف است. یا خروس بی محل (بی هنگام) کسی که کارها را بیموقع و بیجا انجام دهد
فرهنگ لغت هوشیار
مرغ نر خانگی از راسته ماکیان که دارای نژاد های مختلف است. یا خروس بی محل (بی هنگام) کسی که کارها را بیموقع و بیجا انجام دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروج
تصویر خروج
بیرون شدن، بیرون رفتن
فرهنگ لغت هوشیار