جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خروش

خروش

خروش
جَمعِ واژۀ خَرَش. (منتهی الارب). رجوع به خَرَش شود
لغت نامه دهخدا

خروش

خروش
ده کوچکی است از دهستان امجر بخش جبال بارز شهرستان جیرفت، واقع در 62هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 6هزارگزی جنوب راه مالرو مسکون به کروک. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

خروش

خروش
بانگ، ندا، دادوبیداد، غریو، غلغله، غوغا، فریاد، نعره، نفیر، هیاهو
متضاد: سکوت، افغان، زاری، ضجه
فرهنگ واژه مترادف متضاد