جدول جو
جدول جو

معنی خردنقش - جستجوی لغت در جدول جو

خردنقش(خُ نَ)
کوچک نقش. آن پارچه که شکل های کوچک و خرد دارد:
هر درختی پرنیان چینی اندر سر کشید
پرنیان خردنقش سبزبوم لعل کار.
فرخی.
قبای سقلاطون بغدادی بود سپیدی سپید، سخت خردنقش پیدا. (تاریخ بیهقی) ، آن که هیکل و جسم کوچک دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خردنگرش
تصویر خردنگرش
کوتاه نظر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
نافرمان، خودسر، یاغی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردنوش
تصویر دردنوش
دردآشام، آنکه جام باده را تا ته بیاشامد، دردآشامنده، دردنوش، باده خوار
فرهنگ فارسی عمید
(خُ نِ گَ رِ)
باریک بین بر ضد منافع طرف. تنگ چشم. کم همت. (انجمن آرای ناصری) : خردنگرش و بزرگ زیان مباش. (قابوسنامه) ، بیروح. بیهوش. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِهْ شُ دَ / دِ)
عقل آفرین. بخشندۀ عقل و خرد:
ای درون پرور برون آرای
وی خردبخش بیخردبخشای.
سنائی (حدیقه).
گفت ما را تو از خداوندی
هم خردبخش و هم خردمندی.
نظامی.
خدای خردبخش بخردنواز
همان ناخردمند را چاره ساز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خِ رَ)
آنکه عقل او برتر از دیگران است. (از آنندراج) :
در کندی شمشیر زبان قاتل سیفم
در پردۀ اندیشه خردپوش ظهیرم.
عرفی (دیوان چ جواهری ص 156)
لغت نامه دهخدا
(خُ نَ رَ / رِ)
کمش. کمیش، منه: اسب خردنره. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خردبخش
تصویر خردبخش
عقل آفرین، بخشنده عقل و خرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر نقش
تصویر پر نقش
پر نگار دارای نقش بسیار پرنگار، رنگارنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
شجاع، قوی، دلیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خردنگرش
تصویر خردنگرش
خرده بین کوته نظر خردک نگرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
((~. کَ))
نافرمان، سرکش، باقدرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
يقطع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
Pulverization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
pulvérisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
粉砕
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
پاؤڈر بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
গুঁড়া করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
kusaga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
öğütme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
분쇄
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
penghancuran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
טחינה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
चूर्णीकरण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
การบดละเอียด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
vermaling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
polverizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
pulverização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
粉碎
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
rozdrabnianie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
подрібнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
Zerkleinerung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
измельчение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
pulverización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی