جدول جو
جدول جو

معنی خرخان - جستجوی لغت در جدول جو

خرخان
(خَ)
نام یکی از قرای قومس بوده است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترخان
تصویر ترخان
(پسرانه)
در دوره مغول آنکه خان به او امتیازات ویژه ای مانند معافیت از مالیات می داده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طرخان
تصویر طرخان
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار چینی در سپاه افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرخان
تصویر فرخان
(پسرانه)
خان مقتدر، خان با فراست، نام پسر اردوان آخرین پادشاه اشکانی، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی، موبدی در شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طرخان
تصویر طرخان
ترخان، در دورۀ مغول لقبی که به بعضی از رجال یا درباریان و شاهزادگان مغول داده می شد و کسی که به این لقب و عنوان می رسید از ادای باج و خراج معاف بود و از مزایایی برخوردار می شد و هروقت می خواست می توانست بی اجازه به حضور شاه برود، کنایه از آزاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
چرخنده، گردان، در حال چرخیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلخان
تصویر خلخان
اشنان، گیاهی از خانوادۀ اسفناج با شاخه های باریک، برگ های ریز و طعم شور که معمولاً در شوره زارها می روید، اشنیان، آذربویه، خرند، آذربو، شنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترخان
تصویر ترخان
در دورۀ مغول لقبی که به بعضی از رجال، درباریان و شاهزادگان مغول داده می شد و کسی که به این لقب و عنوان می رسید از ادای باج و خراج معاف بود و از مزایایی برخوردار می شد و هروقت می خواست می توانست بی اجازه به حضور شاه برود، کنایه از آزاد
گیاه ترخون
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
منسوب به خرخان که قریه ای از قراء قومس است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خَ نَ / نِ)
اصطبل خران، قفص مرغان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خلخان
تصویر خلخان
گیاهی است مانند اشنان که از آن اشخار سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرخان
تصویر فرخان
جمع فرخ، چوزگان جوجه ها ریزه گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی برکشیده کسی که فرمانروایان مغول او را از میان دیگران بر می کشیدند واو پرگ داشت که هر گاه بخواهد نزد شاه برود، بزرگزاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرخار
تصویر خرخار
آب روان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرخان
تصویر طرخان
ترکی تازی گشته بنگرید به ترخان ترخان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خربان
تصویر خربان
صاحب خر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرصان
تصویر خرصان
جمع خرص، نیزه ها نگین های زر و سیم
فرهنگ لغت هوشیار
((تَ))
لقبی برای شاهزادگان ترک و مغول که از پرداخت باج و مالیات معاف بودند و هرگاه که می خواستند بدون اجازه به حضور سلطان می رفتند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرخاش
تصویر خرخاش
((خَ))
نگرانی، اضطراب، غوغا، جنجال، خرخشه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
Rotating, Swaying
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotatif, se balançant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
סובב , מתנדנד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
घूर्णनशील , झूलते हुए
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
berputar, bergoyang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
หมุน , โยก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
roterend, schommelend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
обертовий , коливаючийся
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotatorio, balanceándose
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotante, oscillante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotativo, balançando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
旋转的 , 摇摆的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
obracający się, kołyszący się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
rotierend, schwingend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
вращающийся , колеблющийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
回転する , 揺れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی